رمان خارجی

تخم‌مرغ‌های کشنده

(The fatal eggs)

پولایتس یک‌دفعه چند قدمی به عقب برگشت، رنگش مثل گچ سفید شده بود. شوکین در حالی که اسلحه‌اش را به دست گرفته بود، دهانش باز مانده و خشکش زده بود. سراسر گلخانه پر از جماعت زخم‌خورده‌ای از مارهای غول‌پیکر بود. کلافی از مارهای گره‌خورده بر زمین گلخانه می‌خزیدند، فیس‌فیس می‌کردند، می‌پیچیدند و سرهایشان را به این طرف و آن طرف می‌گرداندند. پوست تخم‌های شکسته شده و به زمین ریخته‌ آن‌ها، زیر بار سنگین بدن‌هایشان قرچ‌قرچ می‌شکست.

یوبان
9786008349129
۱۳۹۵
۱۳۶ صفحه
۴۱۲ مشاهده
۰ نقل قول
میخاییل بولگاکف
صفحه نویسنده میخاییل بولگاکف
۲۲ رمان میخائیل بولگاکف در پانزدهم ماه مه ۱۸۹۱ در خانواده‌ای فرهیخته در شهر کیف اوکراین متولد گردید. پدرش آفاناسی ایوانویچ دانشیار آکادمی علوم الهی و مادرش، واروارا میخائیلونا دبیر دبیرستانی در شهر کیف بود. پس از تولد فرزند اول، یعنی میخائیل، مادر از تدریس دست کشید و بیشتر وقت خود را به تربیت او اختصاص داد. بعد از میخائیل ویرا- نادژدا- واراوار- نیکلای- ایوان و لینا به جمع خانواده اضافه شدند. در زمان حیات پدر، اصول اخلاقی جدی بر خانه حاکم ...
دیگر رمان‌های میخاییل بولگاکف
قلب سگی
قلب سگی داستان بلند قلب سگی مشهورترین اثر طنز انتقادی میخاییل بولگاکوف است. این اثر سال‌ها پس از مرگ نویسنده انتشار یافت، زیرا در زمان حیات او به هیچ‌وجه قابل انتشار نبود و هر که آن را می‌خواند از صراحت ضدکمونیستی‌اش به هراس می‌افتاد. بولگاکوف در قلب سگی اسطوره‌ی ایدئولوژیک آفرینش انسان نو یا انسان شوروی را نفی می‌کند و نشان می‌دهد ...
جنگ و صلح (اقتباس نمایشی از رمان جنگ و صلح تالستوی) نمایش‌نامه
جنگ و صلح (اقتباس نمایشی از رمان جنگ و صلح تالستوی) نمایش‌نامه بولگاکف در اقتباس نمایشی خود شخصیت پی‌یر، ناتاشا، آندری و خانواده راستف،‌ یعنی قهرمان‌هایی را که مستقیم با جنگ رابطه دارند، در مرکز اثر خود به حرکت در می‌آورد و روایتی خطی منطبق با روند تاریخی را در پیش می‌گیرد.
برف سیاه
برف سیاه
دست‌نوشته‌های 1 مرده
دست‌نوشته‌های 1 مرده سرگئی ماکسودوف یک کارمند ساده موسسه کشتیرانی است و از شرایط زندگی و امرار معاش‌اش سرخورده و یکی از علایق همیشگی‌اش نوشتن است. او شب‌ها روی نگارش نمایش‌نامه‌ای با عنوان برف سیاه کار می‌کند. بعد از مدت‌ها نامه‌ای از مرکز آموزشی تئاتر مستقل مبنی بر ملاقات و پذیرفته شدن نمایش‌نامه‌اش به عنوان یکی از نمایش‌نامه‌های قابل اکران دریافت کند و ...
آدم و حوا
آدم و حوا یفروسیموف: آدم‌های بی‌عقل وقتی با هم برخورد می‌کنند، هم دیگه‌رو می‌کشن و نابود می‌کنند. حتی ساکنین کره زمین رو هم حاضرن نابود کنند. یکی به این آدم توضیح بده که آیا این کار عاقلانه است؟... داراگان: اوا، قایمش نکن! به هر حال از مجازات فرار نمی‌کنه، چند دقیقه زودتر یا دیرتر فرقی نمی‌کنه. یفروسیموف: من فرار نمی‌کنم، من می‌خوام قبل از این‌که ...
مشاهده تمام رمان های میخاییل بولگاکف
مجموعه‌ها