رمان خارجی

اعترافات مردی چنان دیوانه که با حیوانات می‌زیست

(Confessions of a man insane enough to live with beasts)

با اتوبوس به بخش خیریه بیمارستان می‌رفتم و همان‌طوری هم برمی‌گشتم. بچه‌های توی اتوبوس به من خیره می‌شدند و از مادرهاشان می‌پرسیدند: «اون آقاهه چشه؟ مامان، چه بلایی سر صورت اون آقاهه اومده؟» و مادرشان هم ساکتشان می‌کرد، هیشششششش! آن «هیشششششش» از هر توهینی بدتر بود!

افق
9786003532212
۱۳۹۵
۶۴ صفحه
۳۶۴ مشاهده
۰ نقل قول
چارلز بوکفسکی
صفحه نویسنده چارلز بوکفسکی
۸ رمان هنری چارلز بوکفسکی شاعر و داستان‌نویس لوس‌آنجلسی است. نوشته‌های بوکفسکی به شدت تحت تاثیر فضای شهر لوس‌آنجلس است که در آن زندگی می‌کرد. او اغلب به عنوان نویسندهٔ تاثیر گذارِ معاصر نام برده می‌شود، و سبک او بارها مورد تقلید قرار گرفته‌است. نویسندهٔ پرکار، بوکفسکی، هزاران شعر، صدها داستان کوتاه، و ۶ رمان، و بیش از پنجاه کتاب نوشته و به چاپ رسانده‌است.بوکفسکی در سال ۱۹۲۰ در شهر آندرناخ آلمان در خانواده «هِنری کارل بوکفسکی» به‌دنیا آمد. مادرش «کاترینا فِت»، ...
دیگر رمان‌های چارلز بوکفسکی
ناخدا برای ناهار رفته و ملوانان کشتی را تسخیر کرده‌اند
ناخدا برای ناهار رفته و ملوانان کشتی را تسخیر کرده‌اند ... اما درد باعث نوشتن نمی‌شود، بلکه نویسنده مسبب آن است...
آدم‌کش‌ها
آدم‌کش‌ها 5 داستانی که در این کتاب از هاینریش چارلز بوکفسکی نویسنده آلمانی‌الاصل آمریکایی ترجمه شده‌اند، متعلق به دوره واحدی از کار نویسندگی او هستند و همگی در دهه‌ی 70 میلادی نوشته شده‌اند. زبان بی‌پروا، محیط‌‌های کثیف و شخصیت‌هایی عمدتا برآمده از فقز و تنگ‌دستی، ویژگی‌های مشترک این داستان‌ها هستند. طنز خاص و چشم‌گیر بوکفسکی در جای جای داستان‌ها نمود دارد ...
هالیوود
هالیوود ((من عاشق اینم که ملت برام مجانی کار کنن! من عاشقشم! )) ((ولی... این درست نیست... اینا چند ماه کار کردن! بالاخره باید یه چیزی بهشون بدی! )) ((خیلی خب، من بهشون 15 هزارتا... )) ((نه،‌15 هزارتا برای جفتشون... )) ((ولی این غیر ممکنه... )) ((هیچی غیر ممکن نیست... )) به من نگاه کرد: ((این یارو کیه؟ )) ((نویسنده فیلم‌نامه‌ست. )) ((این که یه پیرمرده. پاش لب ...
موسیقی آب گرم
موسیقی آب گرم مادرم 1 سال زودتر از پدرم مرده بود. 1 هفته بعد از این‌که پدرم مرد، من تنها توی خونه‌ش بودم. خونه‌ش در آرکادیا بود و من که نزدیک‌ترین کس او بودم، چند روزی بعد از مرگش، سر راه سانتاآنیتا به سرم افتاد که به خونه‌ش سر بزنم. مراسم کفن و دفن تموم شده بود، برای همین هم هیچ‌کدام از همسایه ...
مشاهده تمام رمان های چارلز بوکفسکی
مجموعه‌ها