رمان خارجی

دژخیم می‌گرید

(Le bourreau pleure)

دانیل مرمه اولین بار بود که به اسپانیا می‌آمد. او برای گذراندن تعطیلات و نقاشی کردن، در نزدیکی بارسلون، اتاقی در یک مهمانسرای محقر کنار دریا گرفت. برای دانیل چشم‌انداز مدیترانه، صدای یکنواخت امواج و شنا در زیر آفتاب آتشین هم لذت‌بخش بود و هم الهام‌بخش. اما یک شب، غرق در خاطرات گذشته، در اتوبانی خلوت به سوی مهمانسرا می‌راند که حادثه‌ای زندگیش را دگرگون ساخت. ناگهان شبحی خود را جلوی ماشین او انداخت؛ زنی جوان و زیبا با جعبه ویلونی در زیر بغل. دانیل او را بیهوش به مهمانسرا برد و با کمک صاحب پیر آن‌جا، پزشک محلی را به بالینش آورد. در روزهای بعد، زن که جراحت چندانی نداشت اما حافظه خود را به طور موقت از دست داده بود، به تدریج گذشته خود را بازیافت. دانیل که در این مدت دلباخته او شده بود، در جست‌و‌جوی هویت زن جوان، به پاریس بازگشت و بدین ترتیب قدم به زندگی حیرت‌انگیز ماریان رنار گذاشت...

عباس آگاهی
9786006732664
۱۳۹۵
۱۷۶ صفحه
۲۷۳ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده فردریک دار
۱۵ رمان Frédéric Dard (né Frédéric Charles Antoine Dard le 29 juin 1921 à Jallieu (Isère), France - 6 juin 2000 à Bonnefontaine, Fribourg, Suisse) était un écrivain principalement connu – dans une production extrêmement abondante – pour les aventures du commissaire San-Antonio, souvent aidé de son adjoint Bérurier, dont il a écrit cent soixante-quinze aventures depuis 1949. Parallèlement aux "San-Antonio" (l'un des plus gros succès de l'édition française d'après-guerre), Frédéric Dard a produit sous son nom ou sous de nombreux pseudonymes ...
دیگر رمان‌های فردریک دار
تصادف
تصادف فردریک دار در این رمان، خواننده را با فضای یکی از روستاهای جنوب فرانسه و خرده‌فرهنگ‌های محلی آشنا می‌سازد چارچوب داستان یک مدرسه ابتدایی دو کلاسه و بازیگران آن یک زوج نامتناسب و دختر جوانی است که در اولین شغلش، به آموزگاری این دبستان منصوب شده است. ورود فرانسواز کاسل به روستا، سرآغاز روابطی پرتنش میان او و مدیر ...
آدم که نمی‌میرد
آدم که نمی‌میرد نام باب تراخو، افتخار عالم بوکس و چهار بار قهرمان اروپا، همه‌جا با احترام به زبان می‌آید، اما قهرمان‌ها هم، مثل همه آدم‌های دیگر، پیر می‌شوند و باب در سی و چهار سالگی می‌داند که پایان کارش نزدیک است. ولی به رغم این، پافشاری می‌کند و می‌خواهد «آویختن دستکش‌ها» را به تاخیر بیاندازد. مدیر برنامه‌های او، هماهنگ با رئیس «قصر ...
قاتل غمگین
قاتل غمگین سه مرد با استفاده از شلوغی و سر و صدای کارناوال نیس به یک جواهرفروشی دست‌برد می‌زنند. اما موریس، راننده جوان گروه، الماس‌های ربوده شده را برمی‌دارد و می‌گریزد. لینو، تبهکار خشن ایتالیایی‌تبار، که معرف موریس به هم‌دستانش بوده، مامور می‌شود تا او را بیابد.
نان حلال
نان حلال بلز دولانژ جوان بیکار و بی‌پولی است که در پی یافتن شغل، سر از یک شهرستان کوچک و دلگیر در‌می‌آورد. او به طور اتفاقی، در باجه تلفن راه دور، کیف زنانه پر از پولی را می‌‌یابد. صاحب کیف، ژرمن، زنی بدلباس، اما جوان و زیباست. بلز در جستجوی او، به تنها بنگاه کفن و دفن شهر می‌رسد. جایی که در ...
آسانسور
آسانسور صفحه موسیقی به انتها رسیده بود. او گرامافون را خاموش کرد و سکوتی برقرار شد. چون احساس کرد زیاد علاقه‌ای به صحبت کردن در این زمینه ندارم، تردید می‌کرد دوباره پرسشی بکند. با این حال، دلم می‌خواست از من سوال کنند. دلم می‌خواست حرف بزنم. به عبارتی احتیاج داشتم کمی گرم شوم.
مشاهده تمام رمان های فردریک دار
مجموعه‌ها