رمان خارجی

مرگی که حرفش را می‌زدی

عباس آگاهی
9786006732275
۱۳۹۳
۱۶۸ صفحه
۲۴۹ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده فردریک دار
۱۵ رمان Frédéric Dard (né Frédéric Charles Antoine Dard le 29 juin 1921 à Jallieu (Isère), France - 6 juin 2000 à Bonnefontaine, Fribourg, Suisse) était un écrivain principalement connu – dans une production extrêmement abondante – pour les aventures du commissaire San-Antonio, souvent aidé de son adjoint Bérurier, dont il a écrit cent soixante-quinze aventures depuis 1949. Parallèlement aux "San-Antonio" (l'un des plus gros succès de l'édition française d'après-guerre), Frédéric Dard a produit sous son nom ou sous de nombreux pseudonymes ...
دیگر رمان‌های فردریک دار
بچه پرروها
بچه پرروها در آن شب پسردایی مست نمی‌شد. در حالی که دست‌هایش را روی شکمش گره کرده بود، با قیافه‌ای که به وحشتم می‌انداخت، نگاه سنگینی به من دوخته بود. چشم‌های ریز و خون‌آلودش به نحو تحمل‌ناپذیری خیره می‌شدند. برای این‌که از زهر نگاهش در امان بمانم، به پنجره باز نزدیک شدم.
قتل عمد
قتل عمد از چهار سال پیش، برنار به دوست ثروتمندش استفان بدهکار بود، بدهی او بابت وام‌هایی که گرفته بود و بهره و جریمه دیرکردشان رقم چشمگیری می‌شد. استفان رفتار پرتفرعنی داشت و او را به خاطر بی‌کفایتی و شکست پیاپی در کار و زندگیش تحقیر می‌کرد. برنار مصمم بود که به هر قیمت به این وضعیت پایان دهد. او می‌خواست از مرزهای ...
دفتر حضور و غیاب
دفتر حضور و غیاب داستان با ورود دختری هجده ساله، فروشنده کتاب‌فروشی گاشه، به مطب پزشک آغاز می‌شود. آلین برتیه دختری زیبا و خوش‌قلب است که سرگذشت پررنج و دردش از او زنی کامل و بردبار ساخته است. راوی ماجرا دکتر ایوژئوفروا است. حکایت او با معمایی آغاز می‌شود که می‌تواند رسوایی به بار بیاورد، اما با عشق و دلبستگی ادامه می‌یابد و گام ...
قاتل غمگین
قاتل غمگین سه مرد با استفاده از شلوغی و سر و صدای کارناوال نیس به یک جواهرفروشی دست‌برد می‌زنند. اما موریس، راننده جوان گروه، الماس‌های ربوده شده را برمی‌دارد و می‌گریزد. لینو، تبهکار خشن ایتالیایی‌تبار، که معرف موریس به هم‌دستانش بوده، مامور می‌شود تا او را بیابد.
آسانسور
آسانسور صفحه موسیقی به انتها رسیده بود. او گرامافون را خاموش کرد و سکوتی برقرار شد. چون احساس کرد زیاد علاقه‌ای به صحبت کردن در این زمینه ندارم، تردید می‌کرد دوباره پرسشی بکند. با این حال، دلم می‌خواست از من سوال کنند. دلم می‌خواست حرف بزنم. به عبارتی احتیاج داشتم کمی گرم شوم.
مشاهده تمام رمان های فردریک دار
مجموعه‌ها