رمان خارجی

میمون شیناگاوا

(A shinagawa monkey)

موراکامی نویسنده سوالات غریب ذهن آدمی است او بلد است چگونه مخاطب را در موقعیتی قرار دهد که در عین سادگی توان تغییر جهان ذهنی‌اش را دارد. انسان اگر نامش را فراموش کند چه می‌شود؟ این سوالی‌ست که موراکامی در میمون شیناگاوا بهانه‌ای قرار می‌دهد تا ما را به زندگی زنی ببرد که نامش برایش غریبه است.

بوتیمار
9786004042277
۱۳۹۵
۴۴ صفحه
۶۶۰ مشاهده
۰ نقل قول
هاروکی موراکامی
صفحه نویسنده هاروکی موراکامی
۷۶ رمان موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته خودش در آوریل سال ۱۹۷۴ در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده اولین کتاب‌اش به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در همان سال یک بار جاز در کوکوبونجی توکیو گشود. در سال ۱۹۷۹ اولین رمانش به آواز باد گوش بسپار منتشر شد و در همان سال جایزه ...
دیگر رمان‌های هاروکی موراکامی
سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های سرگشتگی
سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های سرگشتگی پیرنگ داستان موراکامی را بر خود دارد. یعنی بار دیگر راوی جوانی است 35 - 36 ساله، مجرد، تنها و بازندگی خلاف همسن و سال‌های خود و چون از جانب چهار دوست دیگر طرد شده، شانزده سال گمگشته و سرگشته است، تا به سارا برمی‌خورد و به تشویق او در صدد کشف گذشته برمی‌آید. و این سفری است هم در ...
کافکا در ساحل
کافکا در ساحل
دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل
دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل مرد جوان در حالی که راه خود را از میان بیدهای نابینای تنومند باز می‌کرد، به تپه رسید. از زمانی که بیدها تپه را اشغال کرده بودند، او اولین کسی بود که توانسته بود از تپه بالا برود. کلاهش را تا روی چشم‌ها پایین کشید. با یک دست انبوه مگس‌هایی را که در اطرافش وزوز می‌کردند، کنار می‌زد و بالا ...
کتاب‌خانه عجیب
کتاب‌خانه عجیب پسری تنها، دختری اسرارآمیز، مردسفند، عذاب دیده، نقشه می‌کشند که از کتاب‌خانه‌ی کابوس واربگریزند... در این داستان کوتاه مصور ردپای دغدغه‌های موراکامی پیداست. هزارتو و اسارت در آن، قصه ی گریز به راهنمایی یک بلد. درگیری نیروهای خیر و شر، محبت و دوستی تنهایی و فقدان...
سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های سفر معنوی‌اش
سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های سفر معنوی‌اش معلوم است چرا مرگ سایه‌ی منحوسش را بر سر سوکوروتازاکی افکند. یک روز هر 4 دوست صمیمی‌اش که آغاز دوستی شان به خیلی وقت پیش بازمی‌گشت، به سوکورو گفتند دیگر نمی‌خواهند او را ببینند. حتی نمی‌خواستند با سوکورو حرف بزنند. این یک بیان قاطع و ناگهانی بود. راهی برای مذاکره و مصالحه نگذاشتند. برای این عمل زننده و ناگوارشان، مطلقا ...
مشاهده تمام رمان های هاروکی موراکامی
مجموعه‌ها