مجموعه داستان خارجی

1 عضو غیروابسته

(Mannen zonder vrouw)

«من اون‌قدر دوستش دارم که تمام چیزایی که تا حالا برام لذت‌بخش بودن، دیگه در نظرم خسته‌کننده و مسخره‌ان؛ دیگه دلم نمی‌خواد ورزش کنم؛ حوصله ندارم برم لباس بخرم؛ حتی می‌ترسم بشینم پشت پیانو، درش رو باز کنم؛ دیگه میلی به غذا خوردن ندارم؛ ساکت می‌شینم و فقط نگاه می‌کنم. اگر قلب اون بزنه قلب من هم این‌جا می‌زنه؛ درست مثل دو تا کشتی که با کابلی محکم به همدیگه وصل شده باشن. اگه بخوای اون کابل رو پاره کنی، هیچ چاقویی برای پاره کردنش وجود نداره.»

9786008211860
۱۳۹۶
۱۰۴ صفحه
۳۴۶ مشاهده
۶۳ نقل قول
هاروکی موراکامی
صفحه نویسنده هاروکی موراکامی
۷۶ رمان موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته خودش در آوریل سال ۱۹۷۴ در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده اولین کتاب‌اش به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در همان سال یک بار جاز در کوکوبونجی توکیو گشود. در سال ۱۹۷۹ اولین رمانش به آواز باد گوش بسپار منتشر شد و در همان سال جایزه ...
دیگر رمان‌های هاروکی موراکامی
دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل
دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل مرد جوان در حالی که راه خود را از میان بیدهای نابینای تنومند باز می‌کرد، به تپه رسید. از زمانی که بیدها تپه را اشغال کرده بودند، او اولین کسی بود که توانسته بود از تپه بالا برود. کلاهش را تا روی چشم‌ها پایین کشید. با یک دست انبوه مگس‌هایی را که در اطرافش وزوز می‌کردند، کنار می‌زد و بالا ...
پین‌بال 1973
پین‌بال 1973 تاکسی گرفتم و خانه که برگشتم، دیگر تقریبا نصفه‌شب بود. دوقلوها روی تخت بودند و حل کردن جدول هفته‌نامه‌ای را تمام کرده بودند. عین ورق کاغذ سفید بودم و بوگند مرغ یخ‌زده می‌دادم. لباس‌هایم را انداختم توی لباس‌شویی و جست زدم توی حمام تا مفصل و طولانی خودم را بشویم. بعد 30 دقیقه بودن زیر آب داغ، حس کرده‌ام آماده‌ام ...
سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های سرگشتگی
سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های سرگشتگی پیرنگ داستان موراکامی را بر خود دارد. یعنی بار دیگر راوی جوانی است 35 - 36 ساله، مجرد، تنها و بازندگی خلاف همسن و سال‌های خود و چون از جانب چهار دوست دیگر طرد شده، شانزده سال گمگشته و سرگشته است، تا به سارا برمی‌خورد و به تشویق او در صدد کشف گذشته برمی‌آید. و این سفری است هم در ...
نفر هفتم
نفر هفتم گفتم:« آره. اما ببین، من هیچ‌وقت یه زرافه رو در حال بچه به دنیا آوردن، یا حتی وال‌ها رو در حال شنا ندیدم. پس چرا بچه کانگورو این‌قدر باید مهم باشه؟» « واسه این‌که یه بچه کانگوروئه، همین.» تسلیم شدم و شروع کردم به ورق زدن روزنامه. هیچ‌وقت نتوانسته‌ام دخترها را در بحث مغلوب کنم.
مترو
مترو در یک روز آفتابی بهاری، دوشنبه، 20 مارس 1995، پنج عضو فرقه‌ اوم شینریکیو با سارین، گازی سمی و بیست‌ و‌ شش‌بار مرگبارتر از سیانور، به متروی توکیو حمله کردند. این یک حمله‌ تروریستی هولناک به یک سیستم رفت و آمد عمومی بود و قربانیان بیشماری داشت. هاروکی موراکامی، مهمترین رمان‌نویس معاصر ژاپن، برای درک دلایل و ابعاد فاجعه با قربانیان ...
مشاهده تمام رمان های هاروکی موراکامی
مجموعه‌ها