رمان خارجی

بعضی زن‌ها

آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...

ليدا طرزی
9789643378363
۱۳۹۵
۲۴۴ صفحه
۲۸۴ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
مردی که کشتمش (گزیده داستان‌های کوتاه آمریکا)
مردی که کشتمش (گزیده داستان‌های کوتاه آمریکا) فکش توی گلویش بود، لب دندان‌های بالایی‌اش نمانده بود. یک چشمش بسته بود. چشم دیگرش سوراخی مثل ستاره داشت. ابروهایش به ظرافت قوس ابروی زنانه می‌مانست. بینی‌اش آسیب ندیده بود. مختصر اشکی دم لاله‌ی یک گوشش به چشم می خورد. موهای مشکی‌اش به عقب شانه شده بود. پیشانی‌اش چروک مختصری داشت، ناخن‌هایش مرتب بود. بر پوست گونه‌ی چپش جای سه ...
پایان بحران
پایان بحران در داستان‌های کوتاه این کتاب، تعدادی از شخصیت‌های اصلی داستان‌ها نه درک درستی از شرایط موجود خود دارند و نه خبر از واکنش‌های غلو‏آمیزشان. گاهی عجولانه برای رفع اشتباهی، با اشتباهی دیگر درصدد جبران هستند و گاهی هم فرصت‌طلبانه در پی راه‌حلی لحظه‌ای...
معجزه اشتیاق 1
معجزه اشتیاق 1 این دفتر به قصد آن سامان گرفته است که گوشه‌هایی از ادبیات داستانی قرن بیستم کشورهای آلمانی زبان را به خواننده ایرانی عرضه کند. نگارنده این سطور خوب می‌داند که معرفی سیر و سلوک داستان‌نویسی در کشورهای آلمانی زبان نه در حد بضاعت اوست، و نه در دفتری با این اندازه شدنی. از این رو اگر این مجموعه بتواند بر ...
اگر 1 مرد را بکشم 2 مرد را کشته‌ام (تجربه زندگی مشترک در داستان‌های کوتاه) مجموعه داستان
اگر 1 مرد را بکشم 2 مرد را کشته‌ام (تجربه زندگی مشترک در داستان‌های کوتاه) مجموعه داستان «اگر یک مرد را بکشم، دو مرد را کشته‌ام»، امکان زیست زندگی «همه ما» در جمهوری جهانی ادبیات است: تجربه زندگی مشترک در بهترین داستان‌های کوتاه جهان؛ داستان‌هایی که هر کدام، پنجره‌یی است بر دیوارهای محفظه دربسته‌یی از فضا و زمان، که «همه ما» در آن زندگی می‌کنیم. این داستان‌ها، به ما اجازه می‌دهند تا در ذهن‌های یکدیگر وارد شویم، ...
زمان طاووس
زمان طاووس بیرون که رفتند، مگ از سر تنفر فریاد فروخورده‌ای کشید؛ تمام کرم‌های خاکی حیاط روی پله خزیده و همان‌جا مرده بودند. محوطه چمن‌کاری حالا صرفا حالت اسفنجی نداشت، بلکه خیس آب بود و مثل باتلاقی لجن گرفته به نظر می‌رسید.
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها