مجموعه داستان خارجی

داستان‌ها و افسانه‌های مردم فرانسه

(Popular french stories)

از جمله کسانی که در دنیا اقدام به جمع‌آوری افسانه‌های عامیانه و مردمی کردند، برادران گریم بودند. بسیاری از قصه‌هایی که برادران گریم جمع‌آوری نموده‌اند از منابع فرانسوی و از داستان‌های قرن چهاردهم و حکایت‌های کوچک قرن شانزدهم و ادبیات احساسی گرفته شده است. این قصه‌ها به خاطر سادگی و معمولی بودن، محتوایی آشنا و خودمانی دارند و حوادث و قصه‌ها آن قدر ساده‌اند که بسیاری از آن‌ها ممکن است هر روز در زندگی خود با آن‌ها رو به رو شویم. مجموعه حاضر هم تعداد اندکی از افسانه‌های مردمی را دربرمی‌گیرد که از نویسندگانی چون برادران گریم، هانس کریستیان اندرسون (نویسنده دانمارکی)، اسکار وایلد و... تهیه و تنظیم شده است که اگر ما (پدران و مادران) این‌گونه افسانه‌ها را برای کودکان خود بگوییم و بخوانیم بهترین دل‌گرمی را به آنان خواهیم داد.

ذکر
9789643077945
۱۳۹۶
۱۰۴ صفحه
۱۳۱ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
تو تویی 2
تو تویی 2 هر چی که لازم بود، در مقدمه جلد اول گفتم و حالا حرف آخر: باشد تا روزی بیش از اینها بدانیم، و بیش از اینها بنویسیم، و چیزیهایی بخوانیم و بنویسیم که پس از خواندن و نوشتن آنها، این احساس در ما بیدار شود که انسان‌تر شده‌ایم.
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
بعد از 73 پروانه (شعر هلند)
بعد از 73 پروانه (شعر هلند) شعر هلند طی تاریخش دچار تغییرات بسیاری شده است. مهم‌ترین این تغییرات را جنبش «هنر برای هنر» سال‌های هشتاد سده نوزدهم، جنبش شعر تجربی سال‌های پنجاه سده بیستم و نفوذ اندیشه پست ‌مدرن در دهه‌های اخیر به وجود آورده‌اند. «بعد از هفتاد و سه پروانه» شاید نگاهی به گوشه‌هایی از ماجراهایی که شعر هلند را از سر گذرانده است. نگاهی ...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها