رمان خارجی

بعضی زن‌ها

آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...

ليدا طرزی
9789643378363
۱۳۹۵
۲۴۴ صفحه
۲۶۸ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
اگر دوباره زندگی را آغاز می‌کردم
اگر دوباره زندگی را آغاز می‌کردم این مجموعه داستان کوتاه اثری از نویسندگان جوانی است که تصمیم بر نوشتن گرفته‌اند و برای اولین‌بار نوشته‌اند با خواندن این مجموعه با بیست و دو نوع زندگی دوباره آشنا خواهید شد.
پسری در سطل آشغال مک دونالد (10 داستان از 9 نویسنده خارجی)
پسری در سطل آشغال مک دونالد (10 داستان از 9 نویسنده خارجی) این کتاب شامل 10 داستان از 9 نویسنده خارجی شامل، آناماریا ماتوته جی پی دانلیوی، الکسی هیلی، آنتوان چخوف، دی لارنس، گونتر وایزن بودن، ویل جنکینز، ریچارد رایت، رابرت کارتر می‌باشد.
80 سال داستان کوتاه ایرانی 2 (2 جلدی)
80 سال داستان کوتاه ایرانی 2 (2 جلدی) این کتاب نخستین جلد از مجموعة سه جلدی هشتاد سال داستان کوتاه ایرانی است که توسط حسن میرعابدینی انتخاب و بررسی شده است و از سال 1300 تا 1360 را در بر می‌گیرد. داستان‌های این مجموعه از بهترین‌های روزگار خود بوده و هنوز نیز خواندنی هستند. نویسندگان این داستان‌ها با سبک‌های گوناگون، داستان‌هایی را مضمون‌ها و صناعت‌های نگارشی متفاوت آفریده‌اند، ...
کفش بلورین (کتاب‌های طلایی 2)
کفش بلورین (کتاب‌های طلایی 2) در بیشتر داستان‌های این مجموعه، که به قلم نویسندگان بزرگ نوشته شده‌اند، مطالب آموزنده‌ای درباره زندگی وجود دارد و به همین سبب این گونه داستان‌ها هرگز نمی‌میرند. داستان برای بچه‌ها نوشته بی‌جانی نیست؛ در خیال بچه‌ها جان می‌گیرد و با آن‌ها زندگی می‌کند. امید است خواندن این داستان‌ها با بچه‌ها گستره دید و بلندپروازی و شجاعت ببخشد و یاس و ...
ریموند دیگر با ما نیست کارور مرده (مجموعه 10 داستان از نویسندگان جهان)
ریموند دیگر با ما نیست کارور مرده (مجموعه 10 داستان از نویسندگان جهان) اول مرد بیرون آمد و چند دقیقه بعد، زن. بسته کوچکی اسکناس در دست داشت و می‌شمرد. عینک تیره بزرگی صورتش را پوشانده بود. یک بار دیگر هم آن‌ها را دید، همان شب دست در دست زیر یک چتر قدم می‌زدند و به ویترین مغازه‌ای که پر از تلویزیون بود خیره شدند. تلویزیون وسطی توجهشان را جلب کرده بود و ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها