رمان خارجی

بعضی زن‌ها

آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...

ليدا طرزی
9789643378363
۱۳۹۵
۲۴۴ صفحه
۲۶۸ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
روبان سفید
روبان سفید هانکه فیلم‌سازی است که به درون روح افراد رسوخ می‌کند و آن‌ها را به صورت عریان شده به مخاطبین خود نشان می‌دهد. انسان‌های از هم گسیخته، ناامید، که قربانی نوعی از بی‌رحمی و عداوت شده‌اند، اما همه این افراد ستم‌دیده، قربانی چه چیزی هستند؟ خشونت. اگر مولفه خشونت را یک عنصر تکرار شونده در آثار هانکه قلمداد کنیم، این خشونت ...
قصه‌هایی برای 8 ساله‌ها
قصه‌هایی برای 8 ساله‌ها قصه‌هایی برای هشت ساله‌ها، مجموعه 9 قصه است. قصه‌هایی مثل: عنکبوت رقصان، اژدهایی در جامدادی ویلیام و قطار اشباح بدون شبح و... را بخوان! همان‌طور که از اسم قصه‌ها پیداست، هر قصه حال و هوای خاصی دارد و این تنوع باعث می‌شود که این مجموعه بسیار جذاب و سرگرم‌کننده باشد. بهتر است قصه‌ها را بخوانید، تا هم لدت ببرید و ...
زاده اضطراب جهان  کتاب گویا
زاده اضطراب جهان کتاب گویا با صدای: نصرالله مدقالچی شاعرانی که نمونه‌هایی از شعرشان در این دفتر گرد آمده است. همه از نوآوران بنام سرزمین‌های خویش‌اند. در اروپا شهره‌اند و چهره‌های متشخصی در گونه‌هایی از شعر جهان‌اند. شعرشان به زبان‌های گوناگون ترجمه شده است. بعضی برنده جایزه نوبل شده‌اند. به بعضی نیز جایزه‌های فرهنگی، ملی و بین‌المللی دیگری اهدا شده است. گوش دادن به کتاب سخنگو برای ...
تلخ عین عسل (داستان‌های کوتاه طنز جهان)
تلخ عین عسل (داستان‌های کوتاه طنز جهان) راستش را بخواهید من آدم پر دل و جراتی نیستم. یعنی لزومی ندارد آدم شجاعی باشم. سرباز و خلبان آموزشی و راننده تانک یا غواص و این حرف‌ها نیستم. یک آدم معمولی. یک طراح و برنامه‌ریز. بیشتر از بیست سال سابقه در ادارات مختلف را یدک می‌کشم. در صنایع آرایشی و بهداشتی و مواد خام صنعتی کار کرده بودم. حالا ...
نخل و غبار
نخل و غبار هیچ‌کس نمی‌داند که شب‌ها می‌آید. از همین گوشه باز پرده، تکان می‌خورد و بعد همه‌جا روشن می‌شود. تنم گر می‌گیرد. می‌لرزم و یواشکی چشم می چرخانم که گمش نکنم. انگار عادتمان شده که او یک‌هو بیاید و من در سکوت دنبالش راه بیفتم...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها