خیلیها در نفرت زندگی میکنن، در صورتی که فکر میکنن بسیار بخشنده هستند و در بهشت جای دارن. و خیلیها فکر میکنند که در نفرت به سر میبرند، در صورتی که در عشق و بخشندگی خداوند زندگی میکنند.
۳۴ رمان
هاینریش تئودور بل نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبی است. بیشتر آثار او به جنگ (به خصوص جنگ جهانی دوم) و آثار پس از آن میپردازد. هاینریش بل ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ در شهر کلن به دنیا آمد. در بیست سالگی پس از اخذ دیپلم در یک کتابفروشی مشغول به کار شد اما سال بعد از آن همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی فراخوانده شد و تا سال ۱۹۴۵ را در جبهههای جنگ به سربرد. بیشتر دوران ...
فرشته سکوت کرد
هاینریش بل انسانهای این دوران را به ما نشان میدهد و ما با اینان به تجربیاتی میرسیم که خود گویای بسیاری از مسایل اجتماعیاند، آنگاه که باز هم نفس ارواح را احساس میکنیم، آنگاه که پرتو اندکی از عشق به سویمان میتابد و زمانی که از ویرانههای باور و اعتقاد بر میخیزیم و شعله جاویدان را از خاموشی میرهانیم. در ...
قطار سر وقت
وقتی که آنها در آن پایین به زیرگذر تاریک قدم مینهادند بر فراز سرشان صدای قطار را میشنیدند که روی ریلها میچرخید و صدای رسایی که از پشت بلندگو با لطافت خاصی میگفت: «قطار سربازانی که به مرخصی آمدهاند از پاریس، پرسمیزل...» بعد آنها از پلهها به سوی سکوی راهآهن بالا رفتند و جلوی یکی از واگنهایی که مسافران با ...
عقاید 1 دلقک
«این مزخرفات را تمام کنید، اشنیر. بگویید حرف حسابتان چیست؟»
گفتم: «کاتولیکها مرا عصبی میکنند، چون همهشان بیانصافند.»
او خندان پرسید: «و پروتستانها؟» «وررفتنشان با وجدان حالم را به هم میزند.» باز هم خندید: «و ملحدها؟» «ملال آورند...» «و خود شما واقعا چه هستید؟» «من یک دلقکم، که فعلا از آن چیزی که به نظر میآید بهتر است. یک موجود زنده کاتولیک ...
عقاید 1 دلقک
زمانی که وارد شهر بن شدم، هوا تاریک شده بود. سعی کردم ورودم به صورت همیشگی نباشد، یعنی چنان به چشم نیاید که در رفت و آمدهای پنج سالهام شکل گرفته بود: پایین آمدن از پلههای ایستگاه راهآهن، بالا رفتن از پلکان، بر زمین نهادن ساک سفر، بلیت را از جیب درآوردن، دوباره ساک را به دست گرفتن، تحویل دادن ...