خیلیها در نفرت زندگی میکنن، در صورتی که فکر میکنن بسیار بخشنده هستند و در بهشت جای دارن. و خیلیها فکر میکنند که در نفرت به سر میبرند، در صورتی که در عشق و بخشندگی خداوند زندگی میکنند.
۳۴ رمان
هاینریش تئودور بل نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبی است. بیشتر آثار او به جنگ (به خصوص جنگ جهانی دوم) و آثار پس از آن میپردازد. هاینریش بل ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ در شهر کلن به دنیا آمد. در بیست سالگی پس از اخذ دیپلم در یک کتابفروشی مشغول به کار شد اما سال بعد از آن همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی فراخوانده شد و تا سال ۱۹۴۵ را در جبهههای جنگ به سربرد. بیشتر دوران ...
بیلیارد در ساعت نه و نیم
سایه سنتسورین نزدیکتر آمده بود، دیگر پنجره طرف چپ اتاق بیلیارد را پر کرده بود. زمان که با حرکت خورشید به پیش رانده میشد، بهسان تهدیدی نزدیکتر میآمد، ساعت بزرگ را از خود لبریز میکرد تا خیلی زود بالا بیاورد و ضربههای وحشتناکی را بیرون بریزد. سفید بر زمینه سبز، قرمز بر زمینه سبز، یک نوع موسیقی بینغمه، نقاشیای بدون ...
اتفاق
ناخواسته نگاهم به آینه میافته. هنوز موهام پرپشته و چندتار موی سفید و ریز روی شقیقههامه که یه نور نقرهای رنگ به موهای بلوندم داده. کشیشی که پیشش اعتراف میکنم، معتقده اینها نشونه درد و رنجهای کوچکی هستند که باید بخاطرش به درگاه خدا دعا کنم. تنها یک نشونه کوچیک درد و رنجهام. ولی یکهو نگاهم به صورت لاغر و ...
نان آن سالها
هاینریش بل اولین داستانهای کوتاهش را در 1947 در مجلات مختلف به چاپ رساند که بخشی از آنها به ادبیات پس از جنگ و بخشی به ادبیات ویرانهها تعلق دارند. اغلب این آثار به تجربه شخصی بل از جنگ و همینطور ویرانی سرزمین آلمان پس از جنگ میپردازند. بل بعضی از داستانهایش را در 1950، در مجموعهای با عنوان بیگانه، ...
و حتی یک کلمه هم نگفت
و حتی یک کلمه هم نگفت از 4 آوریل 1954 به صورت پاورقی در روزنامه فرانکفورتر آگماینه و در همان سال به صورت کتاب نیز منتشر شد. منتقدان این کتاب نه تنها همگی در تبحری که بل به آن رسیده بود یکصدا بودند. در این امر نیز همداستان بودند که یکی از بهترین آثاری است که اروپای پس از جنگ ...
عقاید 1 دلقک
«این مزخرفات را تمام کنید، اشنیر. بگویید حرف حسابتان چیست؟»
گفتم: «کاتولیکها مرا عصبی میکنند، چون همهشان بیانصافند.»
او خندان پرسید: «و پروتستانها؟» «وررفتنشان با وجدان حالم را به هم میزند.» باز هم خندید: «و ملحدها؟» «ملال آورند...» «و خود شما واقعا چه هستید؟» «من یک دلقکم، که فعلا از آن چیزی که به نظر میآید بهتر است. یک موجود زنده کاتولیک ...