رمان خارجی

جامعه‌شناسی پالتو ماهوتی

هاینریش بل یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان معاصر آلمانی است که در سال 1972 برنده جایزه نوبل ادبیات شد. او نویسنده‌ای است عمیقا اجتماعی و انسان مدار که در جای جای آثارش حساسیت‌های اجتماعی خود را در قالب رمان، داستان کوتاه و بلند، نمایشنامه رادیویی و جستارهای کوتاه و بلند به جامه کلمات می‌پوشاند. بل، ساده‌نویس است و نکته‌سنج و در ادبیات جدی، فخیم و فلسفه آلمانی زبان، راه و روش خاص و صدای خودش را دارد. این نویسنده آلمانی در خلال آثارش، در کنار تعهد سفت و سخت به مسائل روز جامعه، در مورد جایگاه نویسنده و هنرمند و کار نوشتن نیز تاملات بسیاری دارد. بل، زبان سهل و ممتنعی دارد که همیشه در آن از عنصر طنز، هزل، گروتسک و شاعرانگی خاص و به جا به بهترین شیوه بهره می‌برد. صرف نظر از رمان‌های خواندنی، داستان‌های کوتاه و بلند هاینریش بل، در شمار جذاب‌ترین و متنوع‌ترین داستان‌های کوتاه چه از نظر درون‌مایه و چه از نظر تکنیک‌های داستان‌نویسی قرن بیستم در آلمان و حتا در جهان هستند.

مشکی
9789648765588
۱۳۹۳
۴۸ صفحه
۵۴۸ مشاهده
۰ نقل قول
هاینریش بل
صفحه نویسنده هاینریش بل
۳۴ رمان هاینریش تئودور بل نویسنده آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبی است. بیشتر آثار او به جنگ (به خصوص جنگ جهانی دوم) و آثار پس از آن می‌پردازد. هاینریش بل ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ در شهر کلن به دنیا آمد. در بیست سالگی پس از اخذ دیپلم در یک کتابفروشی مشغول به کار شد اما سال بعد از آن هم‌زمان با آغاز جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی فراخوانده شد و تا سال ۱۹۴۵ را در جبهه‌های جنگ به سربرد. بیشتر دوران ...
دیگر رمان‌های هاینریش بل
نان سال‌های سپری شده
نان سال‌های سپری شده
عقاید 1 دلقک
عقاید 1 دلقک زمانی که وارد شهر بن شدم، هوا تاریک شده بود. سعی کردم ورودم به صورت همیشگی نباشد، یعنی چنان به چشم نیاید که در رفت و آمدهای پنج ساله‌ام شکل گرفته بود: پایین آمدن از پله‌های ایستگاه راه‌آهن، بالا رفتن از پلکان، بر زمین نهادن ساک سفر، بلیت را از جیب درآوردن، دوباره ساک را به دست گرفتن، تحویل دادن ...
قطار به ‌موقع رسید
قطار به ‌موقع رسید اولینا با صدایی آهسته شروع به صحبت می‌کند: لازم نیست بگویم که... اگر نمردی هرگز نباید این راز را به کسی بگویی. خودم می‌دانم. من مجبور شده‌ام به خدا و همه‌ی مقدسین و لهستان، وطن خودمان قسم بخورم که از این بابت به هیچ کس نگویم، ولی وقتی آن را با تو در میان می‌گذارم درست مثل این است که ...
پیراهن ابریشمی سبز رنگ
پیراهن ابریشمی سبز رنگ هنگامی که دوباره جاده بلند و خاکستری رنگ و دوست‌داشتنی را رویت کردم نفسی عمیق کشیدم. همان جاده‌ای که حاشیه‌اش را درختانی که بر اثر وزش باد تکان می‌خورند پر کرده بودند. نبضم آهسته‌تر می‌زد. وقتی سر چهارراه نشستم خستگی‌ام رفع شد. خیابان بدبو و کثیف دهکده به این جاده شوسه که بوی آزادی می‌داد منتهی می‌شد. عرق از بدنم ...
تا زمانی که (گزیده‌ای از داستان‌ها و نقدها)
تا زمانی که (گزیده‌ای از داستان‌ها و نقدها) نویسنده داستان کوتاه به سبب قالبی که برای بیان برگزیده است اجبارا از امکانات نیمه‌هنری که در بافت‌های بی‌شمار رمان و نوول مجاز است صرف‌نظر می‌کند. اگر قرار باشد که در چند صفحه پیامی تکان‌دهنده عرضه شود و واکنش لازم را در خواننده به وجود آورد این پیام باید مانند آتشی باشد که بدون به وجود اوردن خاکستر بسوزد. از ...
مشاهده تمام رمان های هاینریش بل
مجموعه‌ها