اکونآبادیها (کار اقتصاد دنیا چطور به اینجا کشید)
این کتاب از آن نوعی است که وقتی اسمش را میبینی اول «مسخره»اش میکنی: «آخه اکونآبادیها هم شد اسم؟ اسمی قشنگتر از این نبود؟ آدم یاد یک جاهای بد بد میافتد.» فهرست کتاب را که میبینی- با آن عناوین مسخره - تصمیم میگیری «نادیده»اش بگیری: «من که وقت خواندن این کتابهای بیارزش را ندارم...».
قصههای آمبولانسچی (مجموعه طنز)
پشت آمبولانس نشسته بودم و توی خیابانها میچرخیدم که دیدم ناغافل تالاپی یک ماشین زد به یک عابر، عابر پرید هوا، سه تا چرخ خورد، بعد افتاد زمین، 30 متر غلت خورد، بعد افتاد تو جوب، 300 متر قل خورد. گازش را گرفتم و رفتم بالا سر مصدوم و پیاده شدم و گفتم: خوبی؟ عابر، که یک روزنامه توی ...
بیضرر
بابک زنجانی: نه دلال نفتیام نه رانتخوار، بسیجی اقتصادیام! (ایسنا)
واقعا ما حرفی برای گفتن نداریم!
از هر نظر
دسترسی به تارنمای فراخوانده شده امکانپذیر نمیباشد. جهت رسیدگی به گزارشات و شکایات اینجا کلیک کنید!