نمایش‌نامه

تشنگی و گشنگی

بی آن‌که این‌قدر دو رویم یونسکو این نمایش‌نامه را با رنج‌های روحی و ناخشنودی وجودی محسوس انباشته است. به روشنی این‌جا جهنم یعنی من، تو و دیگران، دانستن و ندانستن، هستی و نیستی. آیا این همه برای یک انسان زیاد نیست؟

علی باش
ترانه
9786007061275
۱۳۹۶
۱۸۸ صفحه
۲۸۲ مشاهده
۰ نقل قول
اوژن یونسکو
صفحه نویسنده اوژن یونسکو
۲۳ رمان Jean Maurice Eugène Clément Cocteau (5 July 1889 – 11 October 1963) was a French poet, novelist, dramatist, designer, boxing manager, playwright and filmmaker. Along with other Surrealists of his generation (Jean Anouilh and René Char for example) Cocteau grappled with the "algebra" of verbal codes old and new, mise en scène language and technologies of modernism to create a paradox: a classical avant-garde. His circle of associates, friends and lovers included Jean Marais, Henri Bernstein, Édith Piaf, whom he ...
دیگر رمان‌های اوژن یونسکو
مکبت بداهه‌گویی آلما
مکبت بداهه‌گویی آلما دکور: یک دشت. گلامیس و کاندور. گلامیس از سمت چپ وارد می‌شود،کاندور از سمت راست. آن‌ها بی آنکه به هم سلام کنند، رو به تماشاگران، وسط صحنه می‌ایستند. مدتی در همین حالت می‌مانند.
گوشه‌نشین
گوشه‌نشین سی و پنج سالگی وقت کنار کشیدن از زندگی است. حداقل این نظر شخصیت اول تنها رمانی است که اوژن یونسکو نوشته. ارثیه ناگهانی این امکان را به قهرمان رمان می‌دهد که شغل بی‌اهمیت و کسل‌کننده‌اش در اداره‌ای گمنام را ول کند. او دیگر کاری ندارد جز این که سعی کند از زندگی لذت ببرد... آن‌چه ما در زبان ساده و شیء‌گرای ...
قاتل بدون مواجب
قاتل بدون مواجب این داستان با ترسیمی رمزگونه، ما را در جهانی بیگانه، شبیه جهان کافکا، غوطه‌ور می‌سازد. یک تجربه، یعنی هجوم خیال در زندگی روزمره، فاقد هرگونه توضیح روان‌شناختی، توطئه پلیس و در واپسین تحلیل، پیروزی شقاوت بدون منطق.
آوازخوان طاس
آوازخوان طاس آوازخوان طاس، نمایش‌نامه‌ای است که بیش از چهارده سال به روی صحنه ماند! هدف یونسکو، در این نمایش‌نامه، بازنمودن قهقرای آدمی به علت از دست نهادن اصالت و تشبه به دیگران است. بهترین نمودار از این قهقرا، فرسودگی زبان محاوره و ابتذال گفتگوهاست، چرا که، به عقیده او، فرسودگی زبان حکایت‌گر فرسایش اندیشه است: همه می‌کوشند که مثل دیگران سخن ...
شاه می‌میرد
شاه می‌میرد همیشه نسبت به مرگ حساس بودم از وقتی 40 سالگی را پشت سر گذاشتم دریافتم روزی می‌میرم انگار در یک آن دریافته بودم که هیچ راهی برای گریز از این سرنوشت محتوم وجود ندارد!
مشاهده تمام رمان های اوژن یونسکو
مجموعه‌ها