رمان ایرانی

تا بی‌نهایت

همه چی داشت خوب پیش می‌رفت. دلخوری‌های بین من و تو هم کمرنگ شده بود و اگه پای نازنین و تلفن‌های مشکوکش به میون نمی‌اومد، هیچ کدوم‌مون این همه غم و تنهایی رو تجربه نمی‌کردیم. روزی که تو و جواد تو رستوران بودین و برای چندمین بار زنگ زد شرکت، سعیدی هم که مرخصی داشت اومده بود بهم سر بزنه. وقتی دید با اون تلفن بهم ریختم و آشفته شدم اونم همراهم اومد. به نظرش همه چیز مشکوک می‌آمد؛ هم اون تلفن، هم جوونی که تو باهاش قرار داشتی. اصرار کرد ته و توی این قضیه رو دربیاره و نذاشتم. به نظرم بودن تو کنار اون پسر و طرز نشستن و رفتارت اون‌قدر واضح و روشن بود که جای هیچ شک و تردیدی رو باقی نمی‌ذاشت.

علی
9789641930808
۱۳۹۶
۷۱۲ صفحه
۱۳۸۰ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مرضیه قنبری
بازم کنارتم
بازم کنارتم دلخور و عصبی به سمت در گام برداشت و هنوز دستش به دستگیره نرسیده بود که نیلوفر آستینش را کشید: صبر کن. سهیل ایستاد، بی‌‌آنکه برگردد، صدای پر از خواهش نیلوفر به گوش جانش پر شد: نمی‌خوام اینطوری از هم جدا بشیم، با این همه دلخوری! می‌خوام خاطره آخرین دیدارمون برای هر دومون خوشایند باشه. هیچ‌وقت هیچ مردی رو اندازه تو دوست ...
دنیای کوچک لیلا
دنیای کوچک لیلا چشمان تب‌دارش را به صورت زیبای همسرش دوخت: لیلا تو عشق بی‌کرانه‌ای هستی که همه عمر دنبالش بودم، حتی همون روزها که تو منجلاب نفرت دست و پا می‌‌زدم. اون روزها از اعتراف می‌ترسیدم ولی واقعیت این بود که با همه وجود خواستار عشقی پاک بودم و تو...
دنیای کوچک لیلا
دنیای کوچک لیلا نمی‌دانست چرا؟ ولی دلش می‌خواست تا ابدیت روی همین صندلی بنشیند و در این نور کمرنگ و خیالی به شاهین خیره شود... این چه حسی بود خدایا؟ چه حسی بود که لیلا این همه سعی در گریز از آن داشت ولی روز به روز بیش‌تر به سمتش کشیده می‌شد؟!
سکوت بی‌کسی
سکوت بی‌کسی دلم برای تمام روزهای با هم بودنمان تنگه گل من، هنوز هم باور از دست دادنت مشکله. دوستت دارم ای آرامش جان من، هر چند هر زمان که خواستم آنرا بر لب جاری کنم تقدیر مانعی شد بر سر راه تمام نگفته‌هایم. تو را به آسمان عشق او می‌سپارم که همانند من عاشق است.
دلیل بودنم
دلیل بودنم بودن با بهرام خوب بود، چنان آرامشی نصیب من می‌کرد که کمتر در خودم سراغ داشتم. اینکه تنها در ماشین مرد غریبه‌ای نشسته بودم باید ناراحتم می‌کرد، اما در مورد او این‌طور نبود. حسی را که در همان مدت‌زمان کوتاه به بهرام پیدا کرده بودم هیچ‌وقت حتی نسبت به کیارش که از بچگی با هم بزرگ شده بودیم هم نداشتم ...
مشاهده تمام رمان های مرضیه قنبری
مجموعه‌ها