رمان ایرانی

سکوت بی‌کسی

دلم برای تمام روزهای با هم بودنمان تنگه گل من، هنوز هم باور از دست دادنت مشکله. دوستت دارم ای آرامش جان من، هر چند هر زمان که خواستم آنرا بر لب جاری کنم تقدیر مانعی شد بر سر راه تمام نگفته‌هایم. تو را به آسمان عشق او می‌سپارم که همانند من عاشق است.

سخن
9789643729134
۴۴۰ صفحه
۱۱۰ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های مرضیه قنبری
فراتر از عشق
فراتر از عشق به اندازه همه ناگفته‌هایش می‌خواست حرف بزند، اما باید سنجیده عمل می‌کرد. نمی‌خواست باز هم بهار را به اشتباه بیاندازد. او باید همه حرف‌هایش را می‌شنید. چیزی مثل جرقه در ذهنش درخشید. نامه...
تنهاترین حامی
تنهاترین حامی خودتو بزار جای من ،اگه پسرت همین حجت که فعلا تو خونه است و دست و بالش را بند نکردی یک شب بی هوا دست یکی رو که چهارده ماه تمام بی نام و نشون گذاشته باشه و رفته باشه معلوم نیست تو کدوم قبرستونی ،بگیره بیاره توی خونه ات و سینه سپر کنه که این دختر رو 1 ...
دلیل بودنم
دلیل بودنم بودن با بهرام خوب بود، چنان آرامشی نصیب من می‌کرد که کمتر در خودم سراغ داشتم. اینکه تنها در ماشین مرد غریبه‌ای نشسته بودم باید ناراحتم می‌کرد، اما در مورد او این‌طور نبود. حسی را که در همان مدت‌زمان کوتاه به بهرام پیدا کرده بودم هیچ‌وقت حتی نسبت به کیارش که از بچگی با هم بزرگ شده بودیم هم نداشتم ...
دنیای کوچک لیلا
دنیای کوچک لیلا نمی‌دانست چرا؟ ولی دلش می‌خواست تا ابدیت روی همین صندلی بنشیند و در این نور کمرنگ و خیالی به شاهین خیره شود... این چه حسی بود خدایا؟ چه حسی بود که لیلا این همه سعی در گریز از آن داشت ولی روز به روز بیش‌تر به سمتش کشیده می‌شد؟!
مشاهده تمام رمان های مرضیه قنبری
مجموعه‌ها