رمان ایرانی

فراتر از عشق

به اندازه همه ناگفته‌هایش می‌خواست حرف بزند، اما باید سنجیده عمل می‌کرد. نمی‌خواست باز هم بهار را به اشتباه بیاندازد. او باید همه حرف‌هایش را می‌شنید. چیزی مثل جرقه در ذهنش درخشید. نامه...

آرینا
9786006893075
۱۳۹۲
۶۳۸ صفحه
۱۱۵۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مرضیه قنبری
دنیای کوچک لیلا
دنیای کوچک لیلا نمی‌دانست چرا؟ ولی دلش می‌خواست تا ابدیت روی همین صندلی بنشیند و در این نور کمرنگ و خیالی به شاهین خیره شود... این چه حسی بود خدایا؟ چه حسی بود که لیلا این همه سعی در گریز از آن داشت ولی روز به روز بیش‌تر به سمتش کشیده می‌شد؟!
تنهاترین حامی
تنهاترین حامی خودتو بزار جای من ،اگه پسرت همین حجت که فعلا تو خونه است و دست و بالش را بند نکردی یک شب بی هوا دست یکی رو که چهارده ماه تمام بی نام و نشون گذاشته باشه و رفته باشه معلوم نیست تو کدوم قبرستونی ،بگیره بیاره توی خونه ات و سینه سپر کنه که این دختر رو 1 ...
تا بی‌نهایت
تا بی‌نهایت همه چی داشت خوب پیش می‌رفت. دلخوری‌های بین من و تو هم کمرنگ شده بود و اگه پای نازنین و تلفن‌های مشکوکش به میون نمی‌اومد، هیچ کدوم‌مون این همه غم و تنهایی رو تجربه نمی‌کردیم. روزی که تو و جواد تو رستوران بودین و برای چندمین بار زنگ زد شرکت، سعیدی هم که مرخصی داشت اومده بود بهم سر بزنه. ...
سکوت بی‌کسی
سکوت بی‌کسی دلم برای تمام روزهای با هم بودنمان تنگه گل من، هنوز هم باور از دست دادنت مشکله. دوستت دارم ای آرامش جان من، هر چند هر زمان که خواستم آنرا بر لب جاری کنم تقدیر مانعی شد بر سر راه تمام نگفته‌هایم. تو را به آسمان عشق او می‌سپارم که همانند من عاشق است.
مشاهده تمام رمان های مرضیه قنبری
مجموعه‌ها