داستان بینایی از یک روز بارانی در یک حوزه اخذ رای در پایتختی بینام آغاز میشود. از شدت باران کسی بیرون نیامده و در حوزه پرنده پر نمیزند. بعد از ظهر است و هنوز هیچکس برای دادن رای به حوزه نیامده است. مسئولین حوزه با نگرانی به افراد خانواده و بستگانشان تلفن میزنند و از آنها میخواهند تنور انتخابات را گرم کنند، گویا کسی قصد رای دادن ندارد، اما ساعت چهار به ناگاه حوزه اخذ رای شلوغ میشود. مردم، مصمم و شتابان، میآیند و رای خود را به صندوق میریزند. فردای آن روز شمارش آرا آغاز میگردد. نتیجه باور کردنی نیست. بیشتر مردم رای سفید به داخل صندوق ریختهاند و احزاب تنها مقدار کمی از آرا را از آن خود کردهاند. هفتاد درصد آرا سفید است. مردم با رای سفید شورش کردهاند. آیا این رای سفید با کوری ارتباطی دارد؟