رمان خارجی

پس از تاریکی

(Afuta dark)

«ماری» در رستوران دنی نشسته بود که «تاکاهاشی» با دیدن او، اجازه خواست تا کنارش بنشیند. آنها دو سال قبل یک‌دیگر را در هتلی واقع در «شیناگاوا» دیده بودند. «اری آسایی» خواهر ماری، او را با تاکاهاشی و دوستش آشنا کرده بود. اما آن موقع ماری تمایل زیادی برای آشنایی با تاکاهاشی از خود نشان نداده بود. الان بعد از دو سال تاکاهاشی شمارة تلفن خود را به ماری داد. بار دیگر در همان رستوران زنی به نام «کائورو» از طرف تاکاهاشی به ملاقات ماری آمد. ماری علاوه بر زبان ژاپنی، زبان چینی را نیز بلد بود و تاکاهاشی این را می‌دانست. کائورو کارمندی داشت که چینی بود و طی درگیر? زخمی شده بود، برای همین به سراغ او آمده بود تا بتواند با آن دختر حرف بزند. ماری به دیدن دختر چینی رفت و این سرآغاز ماجراهای تازه‌ای برای او بود. کلمات کلیدی: ادبیات و داستان، ادبی، هاروکی موراکامی، مهدی غبرایی

9789642953219
۱۳۹۶
۱۹۲ صفحه
۳۳۳ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
هاروکی موراکامی
صفحه نویسنده هاروکی موراکامی
۷۶ رمان موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته خودش در آوریل سال ۱۹۷۴ در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده اولین کتاب‌اش به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در همان سال یک بار جاز در کوکوبونجی توکیو گشود. در سال ۱۹۷۹ اولین رمانش به آواز باد گوش بسپار منتشر شد و در همان سال جایزه ...
دیگر رمان‌های هاروکی موراکامی
بعد از زلزله
بعد از زلزله اقتصاد کشور روزبه‌روز رونق بیش‌تری می‌گرفت و پول مردم از پارو بالا می‌رفت که ناگهان زلزله شد. زلزله برای شخصیت‌های بعد از زلزله، پژواکی از گذشته‌ای است که سال‌ها پیش مدفون کرده‌اند. ساتسوکی سی‌سال از عمرش را در نفرت از مردی به سر برده که او را از بچه‌دار شدن محروم کرده. آیا کینه سخت او بوده که فاجعه زلزله را ...
1 عضو غیروابسته
1 عضو غیروابسته «من اون‌قدر دوستش دارم که تمام چیزایی که تا حالا برام لذت‌بخش بودن، دیگه در نظرم خسته‌کننده و مسخره‌ان؛ دیگه دلم نمی‌خواد ورزش کنم؛ حوصله ندارم برم لباس بخرم؛ حتی می‌ترسم بشینم پشت پیانو، درش رو باز کنم؛ دیگه میلی به غذا خوردن ندارم؛ ساکت می‌شینم و فقط نگاه می‌کنم. اگر قلب اون بزنه قلب من هم این‌جا می‌زنه؛ درست ...
تسوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش
تسوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش از ژوئیه سال دوم دانشگاه تا ژانویه همان سال، مردن تنها چیزی بود که تسوکورو تازاکی به آن فکر کرده بود. در این مدت تولد بیست یالگی‌اش را هم پشت سر گذاشته بود، ولی رسیدن به این نقطه عطف مرد‌شدن برایش اهمیتی نداشت. به نظرش خاتمه‌دادن به زندگی طبیعی‌ترین راه حل بود و حتی حالا هم نمی‌توانست بگوید چرا ...
سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش
سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش مرگ، تنها چیزی بود که سوکورو تازاکی از جولای سال دوم دانشگاه تا ژانویه گذشته توانسته بود به آن فکر کند. در این مدت بیست‌ ساله شده بود، اما این نقطه عطف بلوغ برایش معنایی نداشت. شاید طبیعی‌ترین راه‌حل این بود که به زندگی‌اش پایان دهد، و حتا حالا هم نمی‌تواند بگوید چرا این قدم آخر را برنداشت. عبور از ...
درخت بید کور و دختر خفته
درخت بید کور و دختر خفته سر و صداها مثل دودی سراسر اتاق را فرا گرفت. یک‌بار دیگر به خاطراتم بازگشتم. او خودکار کوچکی در جیب جلو پیراهنش داشت. حالا به یاد می‌آورم که از آن خودکار برای نوشتن چیزی روی دستمال کاغذی استفاده می‌کرد. او داشت یک تصویر می‌کشید. دستمال خیلی نرم بود و نوک خودکار به راحتی حرکت نمی‌کرد. با این حال او یک ...
مشاهده تمام رمان های هاروکی موراکامی
مجموعه‌ها