وقتی خوب نگاه میکنم. به تمامی بالا و پایینهایی که از سر گذراندهایم. میبینم زندگی به هیچ نمیارزد، هیچ. اما واقعیت تلختر آن است که. چیزی ارزشمندتر از زندگی هم نداریم، هیچچیز! وقتی همین زندگی به تبی و آهی بند است. تنها چیزی که برای ما باقی میماند، رابطههاست. که در سختیها، پایداریاش مشخص میگردد. و تنها اندک دوستان واقعی باقی میمانند! درست در لحظهای که فکر میکنی هیچکس نیست. یکی پیدا میشود که پای رابطه و دوستی میایستد. کسی که شاید انتظارش را نداشتهای! اکنون باید اعتراف کنم. بالا و پایینشدنها درون مرا بر هم نریخت. حتی آن هنگام که از اوج تا فرش سقوط کردیم. بلکه نبودن تو، آرامش را از من گرفت. نه هیچچیز دیگر، نه داشتنها و نداشتنها. بودن در کنار تو، فقط. موجب آرامش من است.