نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

دیدار در بعدازظهر و 3 نمایش‌نامه دیگر

(Darwins kapten och andra pjaser)

یک اتاق در یک آپارتمان، در یک شهر بزرگ. مرد: چرا توی تاریکی می‌شینی؟ نمی‌تونم صورتت رو ببینم. زن: طاقت نور رو ندارم دیگه. چشم‌هام می‌سوزه. خودت اینو می‌دونی. مرد: می‌دونم؟ من می‌دونم؟ من هیچچی نمی‌دونم. من با کسانی که نتونم ببینم‌شون نمی‌تونم حرف بزنم. زن: خیله خب. دستمو می‌ذارم این‌جا روی میز، می‌تونی بهش نگاه کنی! مرد: دستت چشم نداره. ...

محمد حامد
شباهنگ
9786001301742
۱۳۹۶
۳۸۸ صفحه
۱۲۹ مشاهده
۰ نقل قول
هنینگ مانکل
صفحه نویسنده هنینگ مانکل
۱۵ رمان Henning Mankell was an internationally known Swedish crime writer, children's author and playwright. He was best known for his literary character Kurt Wallander.

Mankell split his time between Sweden and Mozambique. He was married to Eva Bergman, Swedish director and daughter of Ingmar Bergman.
دیگر رمان‌های هنینگ مانکل
کفش‌های ایتالیایی
کفش‌های ایتالیایی در تولد پانزده سالگی‌ام تصمیم گرفتم پزشک شوم. در کمال تعجب، پدرم مرا برای شام بیرون برد. گفتم که پیشخدمت بود، پیشخدمتی که با تلاشی سرسختانه برای حفظ شان و مقامش، فقط روزها کار می‌کرد. هر وقت مجبورش می‌کردند شیفت شب کار کند استعفا می‌کرد. هنوز می‌توانم گریه‌های مادرم را به خاطر بیاورم، وقتی پدر به خانه می‌آمد و می‌گفت ...
پنجمین زن
پنجمین زن بازرس کورت والندر به‌ تازگی از تعطیلات بازگشته و پس از این سفر لذت‌بخش با اشتیاق فراوان به برنامه‌هایی که برای آینده در سردارد، می‌اندیشد. پاییز از راه رسید و والندر امیدوار است که روزهای آرامی در پیش‌رو باشد. اما در پی ناپدید شدن و به قتل رسیدن یک پرنده‌شناس پیر و پس از آن ناپدید شدن یک گل‌فروش این ...
قاتلان بدون چهره (کاراگاه والاندر 1)
قاتلان بدون چهره (کاراگاه والاندر 1) هنینگ مایکل، با خلق کمیسر والاندر، موفق شده است چهره 1 پلیس متفکر، وظیفه شناس و از خود گذشته را ترسیم کند و در مقابل دیدگان و ذهن خوانندگان مشتاقش به نمایش بگذارد. نویسنده ضمن نگارش ماجراهای جذاب و پرکشش جنایی، تصویری زنده و واقعی از جامعه امروز کشورش سوئد را به خوانندگان نشان می‌دهد؛ جامعه‌ای به ظاهر آرام که در ...
من می‌‌میرم اما یادها می‌ماند
من می‌‌میرم اما یادها می‌ماند آیدا، وقتی مرا همراه خود پای درخت انبه‌اش بد که در میان درختان موز پنهان شده بود، چه چیزی برای من تعریف کرد؟ او خیلی خجالتی بود و چند کلمه بیش‌تر حرف نزد. من فکر می‌کنم او با این درخت که کاشته بود احساس پیوند و یکی شدن داشت. درخت انبه هم مثل آیدا نونهال بود. به گمان‌ام می‌خواست به این ...
کفش‌های ایتالیایی
کفش‌های ایتالیایی شرمنده شدم. همیشه در چیزهای دیگران کاوش می کردم حتی بلد بودم با بخار پاکت‌نامه را باز کنم و بعد دوباره بچسبانم‌اش. مادر مجموعه‌ای نامه داشت، مربوط به دوران جوانی‌اش، که در آن‌ها خطاب به دوستی همه رازهایش را گفته بود. کمی پیش از مرگ‌اش روبانی دور آن پیچید و ازمان خواست آن‌ها را بسوزانیم. این کار را کردم - ...
مشاهده تمام رمان های هنینگ مانکل
مجموعه‌ها