کودک و نوجوان

موش و گربه در خانه اشباح (ماکاموشی جزیره جوندگان جسور 2)

(IL Castello Di Zampaciccia Zanzamiao)

توی یک جنگل تاریک و ترسناک گم شده بودم. موش ترسویی مثل من و همچین جایی؟! مو به تنم سیخ شده بود! این شد که به قلعه‌ای قدیمی نزدیک جنگل پناه بردم. اولش خیال کردم خالی است، ولی بعد فهمیدم تسخیر شده و پر از شبح گربه است! بگذارید داستان را کامل برایتان بگویم. از آن ماجراهایی است که حسابی قلقلکتان می‌دهد باقی‌اش را بدانید...

هوپا
9786008655879
۱۳۹۶
۱۶۲ صفحه
۱۹۷ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده جرونیمو استیلتن
۱۲ رمان A pseudonym of Elisabetta Dami, aka Thea Stilton.

Elisabetta Dami is an Italian author that currently resides in Italy. She is the author of the Geronimo Stilton series, a bestselling childrens book. She enjoys traveling the world seeking ideas for her series. She writes under a pseudonym of Geronimo Stilton. She is also a co-owner of Italian based publishing company Edizioni Piemme. Her books have been translated into English ...
دیگر رمان‌های جرونیمو استیلتن
چشم زمردین جواهر گم‌شده (ماکاموشی جزیره جوندگان جسور 1)
چشم زمردین جواهر گم‌شده (ماکاموشی جزیره جوندگان جسور 1) همه چیز از وقتی شروع شد که خواهرم «ته‌آ» نقشه‌ای قدیمی و اسرارآمیز کشف کرد نقشه جای گنج گم‌شده‌ای را نشان می‌داد. گنجی که توی یک جزیره دورافتاده پنهان شده بود. خواهرم توی یک چشم به‌ هم زدن من و پسر عمویم « تراپولا» را انداخت توی سفر گنج‌یابی خودش، سفری که هیچ‌وقت فراموشش نمی‌کنم...
پیتزای داغ برای کنت اشراف‌زاده (ماکاموشی 8)
پیتزای داغ برای کنت اشراف‌زاده (ماکاموشی 8) پسر عموی خرابکارم در سرزمین موش‌های خون‌آشام گیر افتاده بود و قبل از اینکه حتی یک کلمه جیغ بزنم، خواهرم، ته‌آ، من را کشاند و برد سرزمین موش‌های خون‌آشام تا او را نجات بدهیم. چه می‌دانستیم آنجا با چه معماهای ترسناکی روبه‌رو می‌شویم و چه موجوداتی در قلعه کنت اشراف‌زاده انتظارمان را می‌کشند؟
تعطیلات در هتل ژنده پنده (ماکاموشی جزیره جوندگان جسور 14)
تعطیلات در هتل ژنده پنده (ماکاموشی جزیره جوندگان جسور 14) بعضی وقت‌ها موش پُرکاری مثل من به تعطیلات نیاز دارد، سفری خوب و آرامش‌بخش. ولی به‌حق پنیرهای ندیده و نخورده! هربار خواستم از شلوغی شهر موش‌ها جدا شوم، یک مصیبت روی سرم هَوار می‌شد! واپنیرا!!! وقتی هم که مصیبت‌ها تمام شد، همه‌ی جاهای خوب پُر شده بود. دست آخر از هتل ژنده‌پنده‌ای سر درآوردم و هم‌اتاقی‌هایم هم یک مشت موشچه از ...
پنجه‌ات رو بکش کله پنیری (ماکاموشی جزیره جوندگان جسور 3)
پنجه‌ات رو بکش کله پنیری (ماکاموشی جزیره جوندگان جسور 3) یا خداوندگار پنیرها! عجیبا پنیرا! همه موش‌های دوست و آشنا می‌گفتند من را اینجا و آنجا دیده‌اند که فلان کار را می‌کنم. اما خودم یادم نمی‌آمد! نکند داشتم عقلم را از دست می‌دادم؟ یعنی بالاخره پنیر را به آب داده بودم؟ نه! خیلی زود فهمیدم چی به چی است. یک جرونیموی دیگر، درست شکل من، دوره افتاده بود و خودش ...
مشاهده تمام رمان های جرونیمو استیلتن
مجموعه‌ها