کودک و نوجوان

پنجه‌ات رو بکش کله پنیری (ماکاموشی جزیره جوندگان جسور 3)

(Giu le zampe faccia di fontina)

یا خداوندگار پنیرها! عجیبا پنیرا! همه موش‌های دوست و آشنا می‌گفتند من را اینجا و آنجا دیده‌اند که فلان کار را می‌کنم. اما خودم یادم نمی‌آمد! نکند داشتم عقلم را از دست می‌دادم؟ یعنی بالاخره پنیر را به آب داده بودم؟ نه! خیلی زود فهمیدم چی به چی است. یک جرونیموی دیگر، درست شکل من، دوره افتاده بود و خودش را به اسم من جا زده بود. بدتر از همه «جریده جوندگان» را ازچنگم درآورده بود. باید روزنامه‌ام را از پنجه حریص آن طمع‌کار در می‌آوردم. ولی آخر چطوری؟

هوپا
9786008655916
۱۳۹۶
۱۶۲ صفحه
۱۶۶ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده جرونیمو استیلتن
۱۲ رمان A pseudonym of Elisabetta Dami, aka Thea Stilton.

Elisabetta Dami is an Italian author that currently resides in Italy. She is the author of the Geronimo Stilton series, a bestselling childrens book. She enjoys traveling the world seeking ideas for her series. She writes under a pseudonym of Geronimo Stilton. She is also a co-owner of Italian based publishing company Edizioni Piemme. Her books have been translated into English ...
دیگر رمان‌های جرونیمو استیلتن
موش و گربه در خانه اشباح (ماکاموشی جزیره جوندگان جسور 2)
موش و گربه در خانه اشباح (ماکاموشی جزیره جوندگان جسور 2) توی یک جنگل تاریک و ترسناک گم شده بودم. موش ترسویی مثل من و همچین جایی؟! مو به تنم سیخ شده بود! این شد که به قلعه‌ای قدیمی نزدیک جنگل پناه بردم. اولش خیال کردم خالی است، ولی بعد فهمیدم تسخیر شده و پر از شبح گربه است! بگذارید داستان را کامل برایتان بگویم. از آن ماجراهایی است که حسابی ...
در جستجوی گنج غرق‌شده (ماکاموشی جزیره جوندگان جسور 13)
در جستجوی گنج غرق‌شده (ماکاموشی جزیره جوندگان جسور 13) همه‌چیز با یک نامه شروع شد، یک نامه با عطر و بوی گل سنبل. شما عطر سنبل دوست دارید؟ من که دیوانه‌ی بوی سنبلم. واقعاً خیلی آرامش‌بخش است. فکر می‌کنم به‌خاطر همین هم هست که توی مرکز ماساژ تن‌آساموش، روغن سنبل به تن موش‌ها می‌مالند. من عاشق ماساژم. واقعاً خستگی‌ام را درمی‌کند. این قضیه‌ی ماساژ هم برای خودش داستانی دارد ...
بزن بریم با کوسه‌ها شنا کنیم (ماکاموشی جزیره جوندگان جسور 10)
بزن بریم با کوسه‌ها شنا کنیم (ماکاموشی جزیره جوندگان جسور 10) -
پیتزای داغ برای کنت اشراف‌زاده (ماکاموشی 8)
پیتزای داغ برای کنت اشراف‌زاده (ماکاموشی 8) پسر عموی خرابکارم در سرزمین موش‌های خون‌آشام گیر افتاده بود و قبل از اینکه حتی یک کلمه جیغ بزنم، خواهرم، ته‌آ، من را کشاند و برد سرزمین موش‌های خون‌آشام تا او را نجات بدهیم. چه می‌دانستیم آنجا با چه معماهای ترسناکی روبه‌رو می‌شویم و چه موجوداتی در قلعه کنت اشراف‌زاده انتظارمان را می‌کشند؟
معمای موشالیزا (ماکاموشی جزیره جوندگان جسور 5)
معمای موشالیزا (ماکاموشی جزیره جوندگان جسور 5) آهی کشیدم و گفتم: «هیچ‌جا سوراخ ‌موشِ خودِ موش نمی‌شه.» دیروقت بود و از اینکه برگشته بودم خانه خوشحال بودم. ولی وقتی از راه‌ پله‌ جلویی خانه بالا رفتم، فوری فهمیدم یک جای کار می‌لنگد. چرا درِ خانه باز بود؟ من که صبح قفلش کرده بودم. و چرا چراغ طبقه‌ بالا روشن بود؟ من وقتی از خانه بیرون می‌روم، همیشه همه‌ چراغ‌ها ...
مشاهده تمام رمان های جرونیمو استیلتن
مجموعه‌ها