کودک و نوجوان

دور از خانه

اما از هلی خانم برایتان بگویم: مثل این بود که هیچ کاری توی دنیا نداشت جز اذیت کردن آدم‌ها و جانورها، اذیت کردن پدر و مادر و کبوتر و گنجشک و قمری، اذیت کردن خواهر و برادر. وقتی از مدرسه می‌آمد، صدای مادرش به آسمان می‌رفت: هلی با کفش گلی نیا تو اتاق، هلی نرو نزدیک چراغ! هلی به سیم برق دست نزن، با اطو بازی نکن! هلی سر به سر هرمز نگذار، دفتر منوچ را برندار! هلی لوس نشو! هلی اما، هیچ حرفی را گوش نمی‌کرد...

9786009453993
۱۳۹۶
۳۲ صفحه
۴۶۶ مشاهده
۰ نقل قول
نادر ابراهیمی
صفحه نویسنده نادر ابراهیمی
۵۷ رمان نادر ابراهیمی در ۱۴ فروردین سال ۱۳۱۵ در تهران به‌دنیا آمد. پدرش عطاءالمُلک ابراهیمی، فرزندِ آجودان حضورقاجار و از نوادگانِ ابراهیم خان ظهیرالدوله، حاکم نامدارِ کرمان در عصر قاجار بود، که رضاشاه پهلوی او را، ضمنِ خلعِ درجه از کرمان به مشکین شهر تبعید نمود، که هنوز قلمستانی به نام او در حومهٔ مشکین شهر وجود دارد (قلمستان عطا) و هنوز فامیل او (ابراهیمی‌های کرمان) در شهر و استان کرمان شناخته شده و مشهور هستند. مادرِ نادر ابراهیمی هم از ...
دیگر رمان‌های نادر ابراهیمی
1 عاشقانه آرام
1 عاشقانه آرام و همیشه خاطرات عاشقانه، از ‹‹ نخستین روز، نخستین ساعت، نخستین لحظه، نخستین نگاه و نخستین کلمات آغاز می‌شود.››
تضادهای درونی
تضادهای درونی نبرد دردناکی بود. آفتاب بود و آفتاب بود و آفتاب. و سراب در پی سراب. خورشید، دست‌های حرارت را به جانب دو لکه‌ی نیمه‌جان، در پهنای نمک، دراز کرده بود. و چون تشنه‌ای، ته‌مانده‌ی قطره‌های آب‌های جسمشان را می‌لیسید. صدای دائم ماشین‌ها بود و زبان‌های کاغذینی که بر خاک می‌افتاد. ماشین‌ها له‌له زنان، دانش خام خود را به انسان گرفتار عدد ...
آتش بدون دود (3 جلدی) با قاب
آتش بدون دود (3 جلدی) با قاب و سولماز، راست گفته بود که این جنگ، زمانی به آخر می‌رسد که جنگ‌جویی وجود نداشته باشد. گالان که اینک همه تهمت‌ها و توهین‌ها را به سختی جواب گفته بود به هیچ‌چیز به جز بی‌رحمانه تر جنگیدن نمی‌اندیشید،‌و همه می‌دیدند که او، همچنان که تک‌تک یارانش را از کف می‌دهد، باز به خنده‌های رعد‌آسای خویش بازگشته است، اما این‌بار، در ...
آتش بدون دود 5 (7 جلدی)
آتش بدون دود 5 (7 جلدی)
آتش بدون دود 1 (7 جلدی)
آتش بدون دود 1 (7 جلدی)
مشاهده تمام رمان های نادر ابراهیمی
مجموعه‌ها