رمان خارجی - اسکاندیناوی

شهر خرس‌ها

(Bjornstad)

کشف و پرورش یک بازیکن حقیقتا با استعداد، درست مثل دیدن درخت گیلاسی پر شکوفه در یک باغ یخ‌زده است و شهر در ژرفای آن زمستان طولانی بوی بهار می‌داد. درختان گیلاس همیشه بوی درخت گیلاس می‌دهند، اما پول بوی هیچ‌چیزی نمی‌دهد. شاید نفرت از عشق ساده‌تر باشد، اما او از عشق و نفرت گذشت و سرانجام پیروز شد. "با داستانی شگفت‌انگیز و عمیق درباره شهری کوچک که رویایی بزرگ در سر دارد، باز می‌گردد. و البته تحقق این رویا بهایی دارد که باید پرداخته شود."

9786008173304
۱۳۹۶
۴۸۰ صفحه
۲۰۷ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های فردریک بکمن
می‌خواهم سهمم را ببخشم
می‌خواهم سهمم را ببخشم دیشب مرگ را کنار ماشین له شده‌ام، درست بعد از تصادف ملاقات کردم. همه جا پر از خون بود، خون من. زن با همان ژاکت خاکستری کنارم ایستاده بود. با تردید نگاهم کرد و گفت: "قرار نبود این جا باشی!" از او می‌ترسیدم چون من یک برنده هستم، کسی که همیشه نجات پیدا می‌کند. و همه برنده‌ها همیشه از مرگ ...
بریت ماری این‌جا بود
بریت ماری این‌جا بود هر مرگی ناعادلانه است، و هر کسی که در عزاست، دنبال مقصر می‌گردد. اما خشم ما تقریبا همیشه با این بینش بی‌رحمانه مواجه می‌شود که هیچ‌کس مسئول مرگ کسی نیست. ولی اگر کسی مسئول باشد چه؟ اگر می‌دانستی چه‌کسی - شخصی را که عاشقش بوده‌ای - از تو ربوده چه؟ آن‌وقت چه کار می‌کردی؟
مردم مشوش
مردم مشوش مردم مشوش یک کمدی درخشان دربارە یک گروگانگیری غیرعادی است و مثل بقیه کارهای فردریک بکمن پر است از هیجان، غافلگیری و ــ به‌رغم همه اتفاقاتش ــ پر از شور زندگی. این رمان حکایتی پرپیچ ‌و تاب است از لحظات حساس و سرنوشت‌ساز؛ از اینکه چطور ما آدم‌ها نقش‌هایی را می‌پذیرم که از ما انتظار می‌رود و چطور این نقش‌ها ...
ما در برابر شما
ما در برابر شما -
مشاهده تمام رمان های فردریک بکمن
مجموعه‌ها