کشف و پرورش یک بازیکن حقیقتا با استعداد، درست مثل دیدن درخت گیلاسی پر شکوفه در یک باغ یخزده است و شهر در ژرفای آن زمستان طولانی بوی بهار میداد. درختان گیلاس همیشه بوی درخت گیلاس میدهند، اما پول بوی هیچچیزی نمیدهد. شاید نفرت از عشق سادهتر باشد، اما او از عشق و نفرت گذشت و سرانجام پیروز شد. "با داستانی شگفتانگیز و عمیق درباره شهری کوچک که رویایی بزرگ در سر دارد، باز میگردد. و البته تحقق این رویا بهایی دارد که باید پرداخته شود."