نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

اینجا و 3 نمایش‌نامه دیگر

زن: «این‌جاست؟» مرد: «بله.» زن: «خوبه این‌جا؟» مرد: «بله، شاید...» زن: «پس به نظرت جای خوب‌یه؟» مرد: «آره خب، خوبه.» ....

محمد حامد
روزنه
9789643346867
۱۳۹۷
۲۳۲ صفحه
۱۲۴ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های لارش نورن
33193
33193 وجود انسانی سیستم‌هایی رو خلق کرده که زندگی‌هامون رو به صورت جداگانه قانونمند کرده. سیستم‌هایی که ما رو برده کرده و نمی‌تونیم تغییر کنیم. ما بردگان اقتصادیم، بردگان یک دیکتاتوری کاپیتالیستی عظیم. تنش‌های اجتماعی دارن رشد می کنند و هر روز بدتر و بدتر می‌شن. مردم توی زندان‌های اقتصادی دارن گرسنگی می‌کشن. از مردم وسایل و کرامت و غرورشون رو ...
از عشق و 3 نمایشنامه دیگر
از عشق و 3 نمایشنامه دیگر یک: 36 ساله. دو: 34 ساله. سه: 47 ساله. چهار: 38 ساله. پنج: 47 ساله. شش: 39 ساله. سه: نه، یه کمی صبر کن دیگه... دو: من باید... سه: صبر کن الان نرو! دو: آخه من باید برم. سه: یه لحظه فقط... یه کمی دیگه. دو: نه، نمی‌خوام... آخه باید... من باید... سه: خب من هم باید... دو: نمی‌خوام برم. ...
جنگ
جنگ شاید کور باشم، اما هنوزم یه انسانم. حق منه که بهم احترام گذاشته بشه. من توی جنگ بودم. من اون بیرون، از کشورم، خانوادم، پدرم و مادرم، زنم و بچه‌هام دفاع می‌کردم. هر روز و هر شب مرگ رو جلوی چشمام دیدم. می‌خوام این طوری حس کنم که داری نگام می‌کنی. اون وقت کمتر احساس تنهایی می‌کنم. بعضی وقتا حس ...
آهنگ بی‌صدا و 3 نمایش‌نامه دیگر
آهنگ بی‌صدا و 3 نمایش‌نامه دیگر اولوف: «بذار پالتوت رو بگیرم.» یوناس: «بفرما» اولوف: «ممنون خب، حالا خونه‌ایم دیگه.» یوهانا: «آره دیگه، باز هم خونه‌ایم.» اولوف: «خیلی حس عجیبیه! نه؟» یوهانا: «چی؟» اولوف: «عجیب نیست؟» یوهانا: «چی عجیب نیست؟» اولوف: « همین توی خونه بودن. حس عجیبیه. دوباره باز هم توی این خونه‌ای. انگار نه انگار. انگار هیچچی رخ نداده!»
مشاهده تمام رمان های لارش نورن
مجموعه‌ها