رمان خارجی - روسیه

قمارباز (از یادداشت‌های 1 جوان)

(Igrok)

بعد از دو هفته غیبت سرانجام به رولتنبورگ برگشتم. گروهمان از سه روز پیش این‌جا جمع بودند. گمان می‌کردم همه بی‌صبرانه انتظار بازگشتم را دارند، اما اشتباه می‌کردم. ژنرال بی‌تفاوت به نظر می‌رسید، با تکبر چند کلمه‌ای با من حرف زد و دست آخر مرا از سرش باز کرد و به خواهرش حواله کرد. مثل روز برایم روشن بود که از جایی، پول و پله‌ای به چنگ آورده‌اند.

دنیای نو
9789641721291
۱۳۹۵
۲۳۲ صفحه
۲۶۵ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
فئودور داستایوفسکی
صفحه نویسنده فئودور داستایوفسکی
۷۰ رمان فیودور میخاییلوویچ داستایوسکی نویسندهٔ مشهور و تاثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. سوررئالیست‌ها مانیفست خود را بر اساس نوشته‌های داستایوسکی ارائه کردند. اکثر داستان‌های وی همچون شخصیت خودش سرگذشت مردمی است، عصیان زده، بیمار و روان پریش. ابتدا، برای امرار معاش، به کار ترجمه پرداخت، و آثاری چون اوژنی گرانده اثر بالزاک و دون کارلوس اثر شیلر را ترجمه کرد.
دیگر رمان‌های فئودور داستایوفسکی
خاطرات خانه مردگان
خاطرات خانه مردگان داستایوفسکی در خاطرات خانه مردگان یک قسمت از ماجرای محبوسیت خودش را در زندان سیبری شرح می‌دهد. ولی در ضمن زندانیان دیگر را معرفی کرده و سرگذشت غم‌انگیز آن‌ها را به طرزی بدیع حکایت و به موشکافی در طبیعت آن‌ها می‌پردازد و پرده از اسرار درونی انسان برمی‌دارد. اثری که مطالعه این کتاب بر خواننده به جای می‌گذارد ذکر همین ...
برادران کارامازوف 2 (2 جلدی)
برادران کارامازوف 2 (2 جلدی) آلکسی فیودوروویچ کارامازوف پسر سوم یک مالک زمین ناحیه ما به نام فیودور پاولوویچ کارامازوف بود که (هنوز هم برخی او را به یاد دارند). پایان عمر اسرارآمیز و تاثرآورش در حدود سی سال پیش نام او را بر سر زبان‌ها انداخت. من به موقع و در جای خود شرح آن را خواهم داد. اکنون تنها خاطرنشان می‌کنم که این ...
تسخیرشدگان
تسخیرشدگان
بیچارگان
بیچارگان بیچارگان نخستین رمان فئودور داستایوسکی رمان‌نویس مشهور روس است. رمان به صورت روایت‌نامه‌ای میان دو تن است. که ترجیح می‌دهند به جای دیدار حضوری با هم به جهت شایعات همسایگان از طریق مستخدمه‌ای با هم نامه نگاری کنند.
بانوی میزبان
بانوی میزبان از آنچه بر سرش آمده بود به هیچ‌کس چیزی نمی‌گفت. اما گاهی خاصه در غروب در ساعتی که آوای ناقوس کلیسا زمانی را به یادش می‌آورد که احساسی ناشناخته سراپایش را لرزانده و در تپش انداخته بود در جان جاودانه مجروحش توفانی برمی‌خواست. آن‌وقت روحش به لرزه می‌افتاد و درد عشق باز در دلش شعله‌ور می‌شد و سینه‌اش را به ...
مشاهده تمام رمان های فئودور داستایوفسکی
مجموعه‌ها