رمان خارجی - اسکاندیناوی

هرم

(The pyramid)

احساس کرد دلش آشوب شده است. پیش از این جسدهای زیادی دیده بود. آدم‌هایی که غرق شده یا خودشان را به دار آویخته بودند. کسانی که بر اثر سوختگی مرده یا طوری در تصادف متلاشی شده بودند که هویتشان قابل تشخیص نبود. اما هنوز به چنین چیزهایی عادت نکرده بود. نگاهی به اطراف انداخت. آپارتمان هالن تصویری از وضعیت خودش بود. چیدمان اثاثیه بی‌روح بود. بدون هیچ گیاه یا تزئیناتی. تخت نامرتب بود. والاندر جسد را برای چند دقیقه بررسی کرد. هالن باید به قفسه سینه خودش شلیک کرده و مرده باشد. والاندر نیازی به گرفتن نبض او برای اطمینان از این مسئله نداشت. فوری به آپارتمانش بازگشت و با پلیس تماس گرفت. خودش را معرفی کرد، یکی از همکارانش آن‌چه او درباره حادثه شرح داد، یادداشت کرد. سپس بیرون رفت و منتظر ایستاد تا نخستین گروه ماموران از راه برسند. پلیس و آمبولانس تقریبا با هم رسیدند. وقتی پلیس‌ها از خودرویشان بیرون آمدند، والاندر برایشان سر تکان داد. همه‌شان را می‌شناخت.

9786008668510
۱۳۹۷
۵۹۶ صفحه
۴۶۳ مشاهده
۰ نقل قول
هنینگ مانکل
صفحه نویسنده هنینگ مانکل
۱۵ رمان Henning Mankell was an internationally known Swedish crime writer, children's author and playwright. He was best known for his literary character Kurt Wallander.

Mankell split his time between Sweden and Mozambique. He was married to Eva Bergman, Swedish director and daughter of Ingmar Bergman.
دیگر رمان‌های هنینگ مانکل
بازگشت استاد رقص
بازگشت استاد رقص مرگ دردناک مولین بازرس پلیس در حاشیه جنگل جایی که سال‌های بازنشستگی را در آن جا می‌گذراند همکار جوان او را وا می‌دارد که روز‌های مرخصی را به جای استراحت در جستجوی قاتل و انگیزه قتل بگذراند. او در پیگیری این ماجرا درمی‌یابد در پس چهره مولین پیر با آن خونسردی و صمیمیت یک جانی پنهان شده است. نویسنده به این ...
پنجمین زن
پنجمین زن بازرس کورت والندر به‌ تازگی از تعطیلات بازگشته و پس از این سفر لذت‌بخش با اشتیاق فراوان به برنامه‌هایی که برای آینده در سردارد، می‌اندیشد. پاییز از راه رسید و والندر امیدوار است که روزهای آرامی در پیش‌رو باشد. اما در پی ناپدید شدن و به قتل رسیدن یک پرنده‌شناس پیر و پس از آن ناپدید شدن یک گل‌فروش این ...
کفش‌های ایتالیایی
کفش‌های ایتالیایی شرمنده شدم. همیشه در چیزهای دیگران کاوش می کردم حتی بلد بودم با بخار پاکت‌نامه را باز کنم و بعد دوباره بچسبانم‌اش. مادر مجموعه‌ای نامه داشت، مربوط به دوران جوانی‌اش، که در آن‌ها خطاب به دوستی همه رازهایش را گفته بود. کمی پیش از مرگ‌اش روبانی دور آن پیچید و ازمان خواست آن‌ها را بسوزانیم. این کار را کردم - ...
من می‌‌میرم اما یادها می‌ماند
من می‌‌میرم اما یادها می‌ماند آیدا، وقتی مرا همراه خود پای درخت انبه‌اش بد که در میان درختان موز پنهان شده بود، چه چیزی برای من تعریف کرد؟ او خیلی خجالتی بود و چند کلمه بیش‌تر حرف نزد. من فکر می‌کنم او با این درخت که کاشته بود احساس پیوند و یکی شدن داشت. درخت انبه هم مثل آیدا نونهال بود. به گمان‌ام می‌خواست به این ...
مشاهده تمام رمان های هنینگ مانکل
مجموعه‌ها