نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

مجموعه نمایش‌نامه‌های کوتاه یوجین اونیل (اخطار بی‌پروایی زن زندگی) نمایش‌نامه

سه نمایش‌نامه «اخطار»، «بی‌پروایی» و «زن زندگی» تک‌پرده‌هایی از یوجین اونیل هستند که نیاز انسان به پول و عشق را بازنمایی می‌کنند و به این ترتیب آثار او را از تراژدی و حزن‌انگیز بودن صرف، فراتر می‌برند. در نمایش‌نامه «اخطار» یک اپراتور رادیو که شنوایی درستی هم ندارد، به دلیل آواری از مشکلات مالی، زنی سرزنشگر و خرده‌گیر و کودکانی گرسنه مجبور است به سفری دریایی برود؛ اما این سفر سرنوشتی غم‌بارتر از زندگی برایش رقم می‌زند. در نمایش‌نامه «بی‌پروایی» زنی به اجبار خانواده با معیار پول و ثروت ازدواج می‌کند. سپس در عطش دستیابی به ذره‌ای محبت، عشق را در آغوش مرد دیگری جستجو می‌کند. در نهایت نیز چیزی جز سرانجامی تاریک عاید آن مرد نمی‌شود. نمایش‌نامه «زن زندگی» بر گفتگوهای 2 معدنچی آمریکایی که هر دو عاشق زنی جوان هستند، تمرکز دارد. هر سه داستان، نقش مرد و زن در تحکیم و یا از هم گسستن بنیان خانواده را به عنوان بنیادی‌ترین گروه اجتماعی به بوته آزمایش می‌گذارند.

سبزان
9786001173479
۱۰۴ صفحه
۱۳۹ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های یوجین اونیل
پیش از ناشتایی و 3 نمایش‌نامه دیگر
پیش از ناشتایی و 3 نمایش‌نامه دیگر در نمایش‌نامه‌های کوتاه یوجین اونیل بذر تفکری پاشیده شده است که تمام عمر و در تمام آثارش دست از سر او برنداشت و آن از سویی کشیده شدن پرده پندار در پیش چشم آدم‌ها و از سوی دیگر دریده شدن این پرده و رویارویی آن‌ها با حقیقت عریان است. چیزی که هستی آن‌ها را به تباهی برده و در لحظه رویارویی از پا درشان ...
داینامو
داینامو داینامو در سال 1929 به چاپ رسید. استفاده از تجربه‌های شخصی در خلق شخصیت‌های نمایش‌نامه از ویژگی‌های اصلی آثار اونیل به شمار می‌رود بنابراین رد پای دغدغه‌های شخصی اونیل در خلق نمایش‌نامه داینامو غیرقابل انکار است. زیستن در عصر دین‌داری کورکورانه و هم‌زمان ظهور جلوه‌های مدرنیته، همگام با پیشرفت‌های تکنولوژی، ذهن خردورز اونیل را به چالش کشیده و در این ...
عزا برازنده الکتراست (تریلوژی) نمایش‌نامه
عزا برازنده الکتراست (تریلوژی) نمایش‌نامه
آن سوی افق (نمایشنامه)
آن سوی افق (نمایشنامه) نمایش‌نامه آن سوی افق نمایانگر تاثیر رویا در زندگی انسان‌هاست. آدم‌ها رویاهای فراوانی در سر دارند که اگر در پی شکوفایی آن‌ها باشند، به سرنوشتی دل‌انگیز و دلخواه می‌رسند. اما آن‌ها، گاه، در طوفان‌های زندگی، رویاهایشان را به فراموشی می‌سپارند و در پی شکست‌ها و زمین خوردن‌ها، آروزهای خود را انکار می‌کنند، و به دنبال تغییر رویا، و از پی ...
مرد یخین می‌آید
مرد یخین می‌آید هیکی: (با اوقات تلخی) خدایا،‌ تو کاراگاه احمقی هستی! فکر می‌کنی الان دیگه به زندگی اهمیت می‌دم؟ نه، کله‌پوک، دیگه هیچ امید واهی نکبت یا هیچ خواب و خیالی واسم نمونده! موران: (او را به سمت در راهرو هل می‌دهد.) راه بیفت!
مشاهده تمام رمان های یوجین اونیل
مجموعه‌ها