کودک و نوجوان

نیکی و روز بارانی (قصه‌های دوستی 8)

(Nichy and the rainy day)

باران می‌بارد و نیکی و خواهرها و برادرهایش توی خانه گیر افتاده‌اند. حوصله همه سر رفته. پس کی این باران تمام می‌شود؟ نیکی فکر خوبی دارد؛ برویم سفر! سفر به کویر، به کوهستان،‌ جنگل یا حتی به فضا. صبر کن نیکی! ببین، باران بند آمده! حالا می‌توانید حسابی ماجراجویی کنید.

شیوا حریری
چشمه
9786002291356
۳۶ صفحه
۴۴ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های والری گورباچف
نیکی و هدیه هیجان‌انگیز تولد (قصه‌های دوستی 5)
نیکی و هدیه هیجان‌انگیز تولد (قصه‌های دوستی 5) تولد مامان خرگوش است و همه بچه‌خرگوش‌ها برای مامان هدیه‌ای درست کرده‌اند؛ همه به جز نیکی. مامان می‌پرسد:«پس نیکی کجاست؟» صبر کن مامان خرگوش! نیکی دارد به یک هدیه مخصوص فکر می‌کند.
قرمز قرمز قرمز (قصه‌های دوستی 1)
قرمز قرمز قرمز (قصه‌های دوستی 1) لاک‌پشت خیلی عجله دارد. او دنبال یک چیز قرمز می‌گردد و وقت ندارد با کسی حرف بزند. اما چه چیز قرمزی؟ گل‌های رز راکون؟ جوراب‌های بز؟ سقف خانه روباه؟ همه همسایه‌ها می‌خواهند بدانند، برای همین دنبالش راه می‌افتند. وقتی لاک‌پشت بالاخره می‌ایستد، هیچ چیز قرمزی وجود ندارد، اما ناگهان همه آن را می‌بینند؛ یک چیز قرمز قرمز قرمز.
شبی که خرگوش کوچولو خوابش نمی‌برد (قصه‌های دوستی 3)
شبی که خرگوش کوچولو خوابش نمی‌برد (قصه‌های دوستی 3) خرگوش کوچولو توی اتاقش تنهاست و از تنهایی خوابش نمی‌برد. او می‌خواهد در خانه دوستانش بخوابد؛ اما نمی‌تواند. سنجاب نصفه‌شب بلوط می‌خورد، راسو بوی بدی می‌دهد، جوجه‌تیغی تیغ پرتاب می‌کند، خرس خر و پف می‌کند و جغد شب‌ها نمی‌خوابد. خرگوش کوچولو فکر می‌کند:«بهترین جا اتاق خودم است. تختخواب خودم.»
نیکی و گرگ‌های بد گنده (قصه‌های دوستی 2)
نیکی و گرگ‌های بد گنده (قصه‌های دوستی 2) کمک! کمک! نیکی خواب بدی دیده است؛ خواب چند گرگ بد گنده ترسناک. کمک! کمک! خواهرها و برادرهای نیکی هم از گرگ‌ها می‌ترسند. صبر کنید بچه‌ها! مامان خرگوش همین‌جاست و همه گرگ‌ها و خواب‌های بد را فراری می‌دهد. حالا می‌توانید راحت و آرام بخوابید.
مشاهده تمام رمان های والری گورباچف
مجموعه‌ها