مجموعه داستان ایرانی

قاشق چای‌خوری

استاد، از راهرو، از میان همهمه و سلام سلام دانشجوها، کیف به دست، می‌رفت. دلنشین دوید، راهش را بست، روبه‌رویش ایستاد: - سلام آقای دکتر. - سلام جانم، فرمایش؟ - استاد، شما طوطی خانم یادتان هست؟ استاد نرمه گوشش را با دو انگشت مالاند. چشم تنگ کرد، لب‌هاش را جمع کرد. لب پایین را گذاشت لای دندان‌هاش، کمی فشار داد. دلنشین را نگاه کرد، خوب نگاه کرد. لبخندش را دید: - تو دختر طوطی هستی! چه شباهتی، چه زود بزرگ شدی!

معین
9789641652045
۲۲۴ صفحه
۸۴ مشاهده
۰ نقل قول
هوشنگ مرادی کرمانی
صفحه نویسنده هوشنگ مرادی کرمانی
۲۱ رمان هوشنگ مرادی کرمانی در سال 1323 در روستای سیرچ از توابع بخش شهداد استان کرمان متولد شد. تا کلاس پنجم ابتدایی در آن روستا درس خواند و همراه پدربزرگ و مادربزرگش زندگی کرد. مادرش از دنیا رفته بود و پدرش دچار نوعی ناراحتی روانی-عصبی شده بود و قادر به مراقبت از فرزندش نبود. از همان سنین کودکی به خواندن علاقه خاص داشت و عموی جوانش که معلم روستا بود در این علاقه بی‌تاثیر نبود. پس از تحصیلات ابتدایی به کرمان ...
دیگر رمان‌های هوشنگ مرادی کرمانی
نازبالش
نازبالش روی نازبالش 5 تا تخم درشت کدو تنبل بود. تخمه‌ها را عین علامت سوال چیده بود اینجوری (؟). تخمه‌فروش نازبالش را روی دو دست گرفته بود ، ایستاده بود کنار خیابان. انتظار می‌کشید آدم خوبی پیدا شود هزار تومان بدهد و یکی از آن تخمه‌ها را بخرد و بخورد.
تنور و داستان‌های دیگر
تنور و داستان‌های دیگر نگاه کن، ببین خودش را به چه روزی انداخته. همه این‌ها از طمع روزگار است. خوب، مرد، می‌گفتی زنی بیاید برایت نان بپزد. حالا دو تا نان هم مزد دستش را می‌دادی، یا تکه‌ای نان بچه‌اش می‌خورد. بهتر از این بود که این بلا را سر خودت بیاوری و از زمین و آسمان خجالت بکشی.
پلو خورش
پلو خورش هر کدام از بچه‌ها چیزی می‌خواست. خدمتگزار مدرسه رفت و از بقالی رو به روی مدرسه پنیر خرید و نان لواش آورد. چند تا از بچه‌ها گرسنه خوابشان برده بود. بیدارشان هم که کردند چیزی نخوردند. زانوهاشان را تا کردند توی شکمشان و خوابیدند. خانم غصه خورد. و کاری ازش برنمی‌آمد. خانم بچه‌های کوچک را نگاه کرد و تا صبح ...
لبخند انار
لبخند انار لبخند انار مجموعه داستان طنزی است که حاصل کار نویسنده طناز و مشهور ایرانی هوشنگ مرادی کرمانی است. از کارهای مشهور این نویسنده می‌توان به قصه‌های مجید اشاره کرد که دوران نوجوانی را به سبک زیبا و جانداری به ثبت رسانده است. لبخند انار مجموعه داستانی است ناپیوسته، که اکثرا به صورت جداگانه نوشته شده‌است و از نثر قوی‌ای برخوردار ...
خمره
خمره بچه‌ها دور خمره جمع شده بودند. هر کدام حرفی می‌‌پراند: ـ از بس این بیچاره را اذیت کردند، دلش از غصه ترکید. ـ شب تنها بوده، گرگ آمده سراغش، از ترس زهره ترک شده. ـ نه بابا، از بس آب خورده، ترکیده...
مشاهده تمام رمان های هوشنگ مرادی کرمانی
مجموعه‌ها