نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

آه، ای روح من، فتنه این‌جا خفته است، همه را او موجب شده. و شما، ای ستارگان آرزمگین، مپسندید که با شما بگویم چه کرده است! همه را او سبب شده. اما خونش را نخواهم ریخت، و این پوست سفید‌تر از برف را، که هم‌چون مرمری که بر گور‌ها می‌نهند صاف است، زخمدار نخواهم کرد. با این همه، باید بمیرد. وگرنه، باز در حق دیگر مردان خیانت خواهد کرد.

به آذین
دات
9789649541914
۱۳۹۵
۱۵۶ صفحه
۱۰۸ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
ویلیام شکسپیر
صفحه نویسنده ویلیام شکسپیر
۵۴ رمان William Shakespeare (baptised 26 April 1564) was an English poet and playwright, widely regarded as the greatest writer in the English language and the world's pre-eminent dramatist. He is often called England's national poet and the "Bard of Avon" (or simply "The Bard"). His surviving works consist of 38 plays, 154 sonnets, two long narrative poems, and several other poems. His plays have been translated into every major living language, and are performed more often than those of any other ...
دیگر رمان‌های ویلیام شکسپیر
مکبث (تراژدی در 5 پرده)
مکبث (تراژدی در 5 پرده) تراژدی مکبث شرح زندگی پرحادثة سرداری دلیر و لایق و صدیق به نام مکبث است که دنکن، پادشاه شریف و مهربان اسکاتلند، او را از میان هواخواهان خود بر‌میکشد و به وی لقب و منصب می‌‌بخشد. اما مکبث بر اثر تلقین جادوگران و وسوسة نفس و به اغوای زن جاه‌طلب خویش در شبی که پادشاه مهمان اوست او را در ...
تراژدی مکبث
تراژدی مکبث تراژدی مکبث شرح زندگی پرحادثة سرداری دلیر و لایق و صدیق به نام مکبث است که دنکن، پادشاه شریف و مهربان اسکاتلند، او را از میان هواخواهان خود بر‌میکشد و به وی لقب و منصب می‌‌بخشد. اما مکبث بر اثر تلقین جادوگران و وسوسة نفس و به اغوای زن جاه‌طلب خویش در شبی که پادشاه مهمان اوست او را در ...
شب دوازدهم
شب دوازدهم معصیت قتل، از عشقی که قرار است پنهان بماند، رسواتر نیست. شب عشق، روز است... ای سزاریو، سوگند به گل‌های سرخ بهاری، به عفت، به شرافت، به صداقت، به مواردی از این دست، که با همه غرورت، تو را آن چنان عاشقم که عقل و منطق را یارای کتمان شیدایی‌ام نیست. به زحمت دلیلی مجوی که چون تو را خواستگارم، ...
مجلس تماشاخانه (به تربیت آوردن دختر تندخوی)
مجلس تماشاخانه (به تربیت آوردن دختر تندخوی) باپ تیستا: لوسانتیو، میل دارم که این کار در منزل من نشود. می‌دانی که دیوار گوش دارد. من نوکر زیاد دارم. به علاوه گرمیو پیر همیشه مواظب احوال است و ممکن است بدائی در این میانه واقع شود. ترانیو: خداوندگارا، پس در منزل من، اگر مرخص کنید، این امر واقع شود پدرم هم در آنجا منزل دارد، در آنجا است،‌ این ...
مشاهده تمام رمان های ویلیام شکسپیر
مجموعه‌ها