نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

مرگ فروشنده

(Death of a salesman)

چارلی: هیچ‌کس جرئت نداره این مرد رو سرزنش کنه. شماها نمی‌فهمید. ویلی یه فروشنده بود. برای یه فروشنده، زندگی آخر خط نداره. اون پیچ تو مهره نمی‌کنه، از قانون حرف نمی‌زنه، یا نسخه برای مریضیت نمی‌ده. یه مردیه که کیلومترها دور از خونه، در اوج غصه هم باشه، زندگیش بسته به یه لبخند و کفشیه که برق بزنه. و وقتی که دیگه کسی جواب لبخندش رو نده ـ اون وقت زلزله می‌شه. کافیه چهارتا لک بیفته به کلاهت، دیگه کارت تمومه. هیچ‌کس جرئت نداره این مرد رو سرزنش کنه. فروشنده باید رویا ببافه، پسر. این ذات این رشته‌ست.

حسن ملکی
بیدگل
9786226401937
۱۶۴ صفحه
۵۹ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
آرتور میلر
صفحه نویسنده آرتور میلر
۱۴ رمان Henrik Johan Ibsen was a major Norwegian playwright largely responsible for the rise of modern realistic drama. He is often referred to as the "father of modern drama." Ibsen is held to be the greatest of Norwegian authors and one of the most important playwrights of all time, celebrated as a national symbol by Norwegians.

His plays were considered scandalous to many of his era, when Victorian values of family life and propriety largely held sway in Europe and any challenge ...
دیگر رمان‌های آرتور میلر
چشم‌اندازی از پل و گذر از آزمون
چشم‌اندازی از پل و گذر از آزمون (چشم‌اندازی از پل)(1955)، در آمریکا دهه 1950 می‌گذرد و به زندگی مهاجرانی می‌پردازد که در نزدیکی پل برکلین در نیویورک زندگی می‌کنند. این نمایشنامه از سال 1955 تا امروز بارها در جهان به روی صحنه رفته است. اجرای آن در سال‌های 1977و 1998 به کارگردانی مایکل میر، جوایز تونی و درامادسک احیای یک نمایشنامه را برای آن به ارمغان آورد. میلر (گذر ...
سقف کلیسای جامع خطر خاطره
سقف کلیسای جامع خطر خاطره .
همه پسران من
همه پسران من کریس: چیه؟ اگه بندازمش پشت میله‌ها مرده زنده می‌شه؟ پس واسه چی این کار رو بکنم؟ اونجا هر کی مثل سگ رفتار می‌کرد با تیر می‌زدیمش، ولی اونجا شرافت واقعی در کار بود، برای حفظ چیزی اون کار رو می‌کردیم. اما اینجا؟ اینجا سرزمین سگ‌های بزرگه، اینجا قرار بر دوست داشتن آدم‌ها نیست، بر خوردن آدم‌هاست! اصل بر اینه؛ اساس ...
مرگ فروشنده سرازیر در کوه مورگن
مرگ فروشنده سرازیر در کوه مورگن ماجرا در داخل خانه و حیاط ویلی ومن و در مکان‌های مختلفی که در نیویورک و بوستن امروز ویزیت می‌کند اتفاق می‌افتد. بیف: یه فکری به ذهنم رسید که به نظرم امتحانش کنم. هپی: چیه؟ بیف: بیل آلیور یادته؟ هپی: معلومه. آلیور الان کله گنده‌ای شده واسه خودش. دوباره می‌خوای برای اون کار کنی؟ بیف: نه، ولی وقتی از پیشش می‌اومدم بیرون، یه چیزی ...
ساعت آمریکایی
ساعت آمریکایی از اون همه آدم متعصب و افراطی که همیشه داد و بیداد راه می‌نداختن و عملا هیچ‌وقت کوچک‌ترین کاری نمی‌کردن، خودمو کنار کشیدم. از بحث‌های پرخشم و هیاهوی کسانی که از کارگرها، جهودها، سیاه‌ها، و خارجی‌ها نفرت داشتن. بعضی وقت‌ها جو سیاسی کشور، بوی نفرت می‌گرفت و بدتر از همه اونکه بعد از حدود دو سال، همه فهمیده بودن که ...
مشاهده تمام رمان های آرتور میلر
مجموعه‌ها