رمان خارجی - روسیه

3 سال (مجموعه داستان‌های کوتاه شاهکار 16)

در حوزه ادبیات داستانی، داستان کوتاه جذابیتی خاص دارد. در این عرصه، نویسنده با بهره‌گیری از نبوغ ادبی خود و همین‌طور با استفاده از صناعات و تمهیدات ادبی آن هم در صفحاتی اندک، که خاص داستان کوتاه است؛ داستانی را در قالب یک رمان بلند؛ با شخصیت‌هایی محدود به نگارش درمی‌آورد. داستانی که مضمونی اجتماعی یا سیاسی داشته و جنبه‌ای از حیات انسانی را به گونه‌ای واقع‌گرایانه به نمایش می‌گذارد. در این عرصه، که محدودیت دارد داستان‌پرداز می‌بایست شخصیت‌پردازی کرده مقدمات یک نقطه اوج را بچیند؛ کی و کجایی حوادث رخ‌داده در داستان را شرح داده و توصیف کند؛ و در عین حال از آنجا که سبکی واقع‌گرا دارد نتیجه‌گیری را به خواننده وانهد. این مجموعه با بهره‌گیری از داستان‌های کوتاه برترین نویسندگان جهان فرصتی به خواننده می‌دهد تا به بررسی ساختارهای یک داستان کوتاه در آثار برجسته‌ترین رمان‌نویسان جهان بپردازد.

مهتاب
9786001510540
۸۸ صفحه
۵۱ مشاهده
۰ نقل قول
آنتوان چخوف
صفحه نویسنده آنتوان چخوف
۷۶ رمان آنتون پاولوویچ چِخوف داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس برجستهٔ روس است. هر چند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از ۷۰۰ اثر ادبی آفرید. او را مهم‌ترین داستان کوتاه‌نویس برمی‌شمارند و در زمینهٔ نمایش‌نامه‌نویسی نیز آثار برجسته‌ای از خود به جا گذاشته‌است و وی را پس از شکسپیر بزرگترین نمایش نامه نویس میدانند. چخوف در چهل و چهار سالگی بر اثر ابتلا به بیماری سل درگذشت. چخوف نخستین مجموعه داستان‌اش را دو سال پس از ...
دیگر رمان‌های آنتوان چخوف
انگور فرنگی
انگور فرنگی چخوف نه با بیان صریح، بلکه به وسیله نمایش، ماجراها، ساختمان و موضوع داستان، به خواننده می‌گوید: چه ترسی داری از این که آدم با شخصیتی باشی؟ چرا در برابر زیردستان مغرور و بی‌اعتنا؟ آیا نیک‌بختی فقط در رتبه و سردوشی و جیب پر پول پنهان است؟ چرا باید با چنین حرص، چهاردست و پا به نردبان رتبه و عنوان ...
دشمنان
دشمنان «عمر یک انسان از هر اندوه شخصی گران‌بهاتر است. من از شما تمنا دارم که شجاعت و شهامت به خرج بدهید، به نام انسانیت این تمنا را از شما می‌کنم.» کریلوف رنجیده گفت: «انسانیت از هر دو سو باید باشد، به نام همان انسانیت از شما خواهش می‌کنم که مرا با خود نبرید. خدایا، چه فکر عجیبی! من به زور سرپا ایستاده‌ام، ...
بوسه
بوسه اگر می‌توانست تصور کند که بعد از ازدواج چقدر همه‌چیز غیرقابل تحمل، وحشتناک و نفرت‌انگیز می‌شود، دنیا را هم به پایش می‌ریختند تن به ازدواج نمی‌داد...
دشمنان
دشمنان «عمر یک انسان از هر اندوه شخصی گران‌بهاتر است. من از شما تمنا دارم که شجاعت و شهامت به خرج بدهید، به نام انسانیت این تمنا را از شما می‌کنم.» کریلوف رنجیده گفت: «انسانیت از هر دو سو باید باشد، به نام همان انسانیت از شما خواهش می‌کنم که مرا با خود نبرید. خدایا، چه فکر عجیبی! من به زور سرپا ایستاده‌ام، ...
سرگذشت ملال‌انگیز (داستان‌های کوتاه از ادبیات جهان)
سرگذشت ملال‌انگیز (داستان‌های کوتاه از ادبیات جهان) در روسیه پرفسور شایسته‌ای هست به نام نیکلای ستپانویچ فلان، کارمند عالی‌رتبه و دارای نشان‌های افتخار، نشان‌ها و مدل‌های روسی خارجی‌اش به قدری زیاد است که وقتی لازم می‌آید آن‌ها را به سینه بزند، دانشجویان ایکونوستاس به او لقب داده‌اند. و ...
مشاهده تمام رمان های آنتوان چخوف
مجموعه‌ها