نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

کالیگولا

(Caligula)

حتی خورشید هم بخش تاریکی دارد. اگر بگوییم که هیچ چیز معنا ندارد، باید نتیجه بگیریم که جهان بیهوده و مهمل است. اما آیا واقعا هیچ‌چیز معنایی ندارد؟ معتقد به چنین چیزی نبوده‌ام. انسان تنها آفریده‌ای است که نمی‌خواهد همان باشد که هست. به دست آوردن خوشبختی بزرگ‌ترین پیروزی در زندگی است. بدون کار، هر نوع زندگی فاسد می‌شود. ترجیح می‌دهم طوری زندگی کنم که گویی خدا هست و وقتی مردم بفهمم که نیست، تا این که طوری زندگی کنم که انگار خدا نیست و وقتی مردم بفهمم که هست.

پری صابری
قطره
9789649022284
۱۳۹۵
۱۲۸ صفحه
۴۹ مشاهده
۸ نقل قول
نسخه‌های دیگر
آلبر کامو
صفحه نویسنده آلبر کامو
۴۷ رمان آلبر کامو (به فرانسوی: Albert Camus) (زادهٔ ۷ نوامبر ۱۹۱۳ - درگذشتهٔ ۴ ژانویه ۱۹۶۰). نویسنده، فیلسوف و روزنامه‌نگار الجزایری-فرانسوی‌تبار بود. او یکی از فلاسفهٔ بزرگ قرن بیستم و از جمله نویسندگان مشهور و خالق کتاب بیگانه است. کامو در سال ۱۹۵۷ به خاطر «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر می‌پردازد»[۴] برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. آلبر کامو پس از رودیارد کیپلینگ جوان‌ترین برندهٔ جایزهٔ نوبل و همچنین نخستین نویسندهٔ زادهٔ قارهٔ آفریقا است ...
دیگر رمان‌های آلبر کامو
اسطوره سیزیف
اسطوره سیزیف سخن کامو، چه در بیگانه و چه در اسطوره سیزیف، این است که «پوچی در اصل، چیزی جز جدایی نیست و آن نه از وجود آدمی سرچشمه می‌گیرد و نه از جهان. پوچی زاده برخورد این دو با هم است.»
مرگ شادمانه
مرگ شادمانه فقط شادمان و سرخوش زندگی کردن کافی نیست. مرگ هم که پایان کار است باید شادمانه باشد، چرا که نه؟ مگر پایان‌دهنده درد و رنج‌ها و ناراحتی‌ها نیست، یا به عبارتی دیگر ادامه همان سرخوشی‌ها و شادکامی‌های دوران حیات نیست؟ «مرسو» در زندگی اگر پی به دست آوردن پول است، به این خاطر است که می‌خواهد خوش و آسوده زندگی ...
راستان
راستان آننکوف: سراسر روسیه خبر خواهد شد که، برای تسریع آزادی مردم روسیه، دوک اعظم سرژ با بمب گروه ضربت حزب سوسیالیست انقلابی اعدام شده است. دربار سلطنتی هم خواهد فهمید تا زمانی که زمین به دهقانان بازگردانده نشده ما مصمم به اجرای ترور هستیم. بله، همه چیز آماده است! لحظه موعود نزدیک می‌شود. استپان: من چه باید بکنم؟
سوء تفاهم
سوء تفاهم «میان تختخواب و کاه‌هایش یک تکه روزنامه کهنه‌ای را یافتم که به پارچه‌ای چسبیده بود. رنگ آن زرد و شفاف شده بود. واقعه سرگرم‌کننده‌ای را بیان می‌کرد که اولش افتاده بود، ولی می‌بایست در چکسلواکی اتفاق افتاده باشد. مردی برای ثروتمند شدن، از یک دهکده کوچک راه افتاده بود. بعد از بیست و پنج سال؛ در حالی که متمول شده ...
سوء تفاهم و عادل‌ها
سوء تفاهم و عادل‌ها از خودم شرم دارم و با این همه اجازه نمی‌دهم ادامه بدهی. من پذیرفتم جنایتی مرتکب شوم تا استبداد را نابود کنم، اما در پس حرف‌های تو، نشان از استبدادی می‌بینم که اگر روزی حاکم شود از من یک جنایت‌کار خواهد ساخت، در حالی که من می‌کوشم مجری عدالت باشم.
مشاهده تمام رمان های آلبر کامو
مجموعه‌ها