فکر میکنم هیچ چیز کریهتر از این نیست که به زور زندگی را توی حلق آدم هایی بچپانند که نمیتوانند از خودشان دفاع کنند و نمیخواهند زندگی کنند. زندگی در پیش رو رومن گاری
بریدههایی از رمان زندگی در پیش رو
نوشته رومن گاری
زندگی چیزی نیست که متعلق به همه باشد. زندگی در پیش رو رومن گاری
ترس مطمئنترین متحد ماست و بدون آن خدا میداند چه به سرمان میآید. زندگی در پیش رو رومن گاری
آدمها بیش از هر چیزی به زندگی چسبیده اند و شنیدن این حرف وقتی بامزه میشود که به تمام چیزهای قشنگی که در دنیا هست، فکر کنیم. زندگی در پیش رو رومن گاری
آقای هامیل به نظر غمگین میآمد. این را از چشمانش میشد فهمید. همیشه چشمان مردم، غمگینتر از بقیه ی جاهایشان است. زندگی در پیش رو رومن گاری
فکر میکنم این گناه کارانند که راحت میخوابند، چون چیزی حالیشان نیست و برعکس، بی گناهان نمیتوانند حتی یک لحظه چشم روی هم بگذارند، چون نگران همه چیز هستند. اگر غیر از این بود، بی گناه نمیشدند. زندگی در پیش رو رومن گاری
آدم مجبور است از بین بی توجهیهای دنیا آن هایی را که بیشتر میپسندد انتخاب کند. آدمها همیشه بهترین و گرانترین را انتخاب میکنند. زندگی در پیش رو رومن گاری
برای منِ تنها، زیادی آدم وجود داشت زندگی در پیش رو رومن گاری
نمی شود بدون دوست داشتن کسی زنده ماند…
تجربه کهنه ام را باور کنید! زندگی در پیش رو رومن گاری
هیچ چیزی کریهتر از ان نیست که به زور زندگی را توی حلق ادم هایی بچپانند که نمیتوانند از خودشان دفاع کنند و نمیخواهند به زندگی ادامه دهند زندگی در پیش رو رومن گاری
محض خالی نبودن عریضه به ریدن ادامه دادم زندگی در پیش رو رومن گاری