من، دیشب مُردم. امشب، هنگامی که روی صحنه بودم و دیدم دقیقا کاری را انجام میدهم که بخاطرش انتخاب شده ام، بار دیگر از خاکستر هایم متولد شدم. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
بریدههایی از رمان ساحره پورتوبلو
نوشته پائولو کوئیلو
من از برداشتن گام هایی که در نقشه نیست میهراسم اما اگر علی رغم واهمه هایم آن گامها را بردارم، زندگی بسیار جالبتری خواهم داشت. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
این دلیل دیگری ست که به خدا اعتقاد ندارم. منظورم این است که به رفتار آنهایی که اعتقاد دارند، نگاه کنید! ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
تغییرات تنها زمانی رخ میدهند که کاملا بر خلاف کارهای میشگی مان عمل میکنیم. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
یکی از متهورانهترین کارهایی که هر انسانی میتواند انجام دهد این است که بر خلاف چیزهایی که باور دارد خوب یا زیبا هستند عمل کند. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
یکسری قوانین وجود دارند و اگر از آنها تبعیت نکنید، ذهن هوشیار این ایده را که خوشبختید، رد میکند. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
هنگامی که از دنیای عادی مان خارج میشویم و تمام مرزها و تعصبات معمول را پشت سر میگذاریم، به ماجراجویی گرایش بیشتری پیدا میکنیم. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
هنگامی که احساس خشم یا سردرگمی میکنی، سعی کن به خودت بخندی. به زنی که از تردیدها و نگرانیها رنج میبرد و میپندارد مشکلاتش مهمترین عامل در این دنیایند، بخند. به پوچی ناب آن وضعیت بخند.
بیشتر مشکلات ما از این امر به وجود میآید که از قوانین تبعیت میکنیم. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
دسته ای پرنده را تجسم کن. چند پرنده میبینی؟ یازده، نوزده یا پنج تا؟ ایده ای مبهم داری اما تعداد دقیق پرندهها را نمیدانی. پس منشأ آن اندیشه چیست؟ یک نفر آن را در ذهنت گذاشته است. کسی که تعداد دقیق پرندگان، درختان، سنگها و گلها را میداند. کسی که در کسری از ثانیه از تو مراقبت کرد و قدرتش را نشان داد. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
- آیا اگر از تو بخواهم همین الان بیرون برویم و قبل از رفتن به رستوران تمام این کتابها را میان افرادی که در راه دیدیم، پخش کنیم، تقاضای زیادی کرده ام؟
- من بدون کتابهایم احساس عریان بودن میکنم.
- منظورت این است که احساس میکنی بی سوادی؟
- «بی فرهنگی» واژه ی بهتری است.
- پس فرهنگ تو در قلبت نیست. بر روی قفسه کتابخانه جای دارد. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
میدانم خیالی باطل است اما زندگی واقعیات ناگوار بی شماری را در مقابلم قرار داده که کمی خیال بافی مانعی ندارد. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
برای افرادی که سفر میکنند، زمان مفهومی ندارد و تنها مکان مهم است. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
هنگامی که به پایکوبی میپردازی، دنیای معنوی و مادی موفق میشوند همزیستی پیدا کنند. فکر میکنم دلیل اینکه در حرکات باله فرد روی شست پایش میایستد این است که در حالی که با زمین در تماس است به سوی آسمانها کشیده است. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
من متوجه شده ام هنگامی که میکوشم با تنهایی به مقابله برخیزیم، قویتر میشود اما اگر آن را نادیده بگیریم، ضعیفتر خواهد شد. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
تنها کاری که باید انجام دهیم این است که درک کنیم همه مان بنا به دلیلی به این جهان آمده ایم که باید نسبت به آن خود را متعهد کنیم. آنگاه هست که میتوانیم بر رنجهای بزرگ و کوچک خود بخندیم و بدون ترس پیش برویم و آگاه باشیم که در هر گام ما مقصودی و منظوری نهفته است. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
بدون کوچکترین احساسی، گویی همواره چیزهایی را که زندگی بر او تحمیل کرده بود در سکوت بر دوش میکشید. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
تصمیم گرفتم از آتنا بپرسم چرا هنگامی که خواستار جدایی شدم، آن قدر آرام عکس العمل نشان داد.
پاسخ داد: «برای اینکه در طول زندگی آموخته ام در سکوت رنج بکشم.»
و تنها در آن هنگام بود که دست هایش را دورم حلقه کرد و تمام اشک هایی را که دوست داشت آن روز بریزد، بر آغوشم ریخت. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
اما زمان همانگونه که زخمها را درمان میکند، مطلب عجیبی را نیز به من آموخت: در زندگی میتوان بیشتر از یکبار عاشق شد. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
مشغول صحبت شدیم، گویی دانشگاهی، کشمکشی، بادی، سرمایی و یا خورشیدی وجود نداشت. تنها آن دختر جوان را با چشمان خاکستری اش میدیدم که مشغول بر زبان آوردن خسته کنندهترین و بی محتواترین سخنان بود و با این حال قادر بود برای بقیه ی عمر توجه م را به خود جلب کند. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
هنگامی که سرنوشت با ما سخاوتمند است، همواره چاهی وجود دارد که تمام رویاهایمان در آن فرو میریزند. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
این را نیز میدانم که شب هنگام، جزئی دیگر از من سرگردان در فضا باقی خواهد ماند و در ارتباط با چیزهایی قرار خواهد گرفت که مانند بسته سیگار و یا لیوانی آب که اینک در مقابلم قرار دارند، واقعی هستند. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو
ممکن است بتوانیم یک روز، یک هفته، و یا چند سال خود را نجات دهیم اما همه محکوم به از دست دادنیم. جسم مان زندگی میکند اما دیر یا زود، روح مان دستخوش ضربه ای مهلک میشود.
جنایتی بی عیب و نقص؛ چرا که نمیدانیم چه کسی شادی مان را از ما ستاند، انگیزه اش چه بود و یا گناهکاران را کجا میتوان یافت. ساحره پورتوبلو پائولو کوئیلو