داستان ساحره پرتوبلو، روایت دختری است کولی از خیل مردمانی که زندگی را به طریقی جز آنچه باید برمیگزینند و در این مسیر، در زندگی خویش، نزدیکان و حتی همکارانشان تحول میآفرینند. آتنا در این روایت، شیفته عشق است، عشقی که در فرهنگش میتوان در حین تنفر، دوست داشت و در حین بردگی آزاد بود.