رمان خارجی

هیچ راهی دور نیست

(Theres no such place as far away.)

هیچ راهی دور نیست، در قلب یک مرغ عشق آغاز می‌گردد تا آدمی به جستجوی حقایقی برخیزد که همواره می‌شناخته است؛ حقایقی دربارة دوستی، عشق و زندگی در این سیاره. این سفرِ آموزشی می‌تواند شما را به هرجا که می‌خواهید و به نزد هرکسی که می‌خواهید با او باشید، ببرد. آنان که با جاناتان مرغ دریایی اثر همین نویسنده سفر کرده‌اند، اندیشه‌هایی در این کتاب می‌یابند که در آنها سهیم خواهند شد.

بهجت
9789646671003
۱۳۹۰
۴۸ صفحه
۲۲۵۷ مشاهده
۰ نقل قول
ریچارد باخ
صفحه نویسنده ریچارد باخ
۲۲ رمان باخ در سال ۱۹۳۶ در اوک پارک ایلینوی به دنیا آمد. او فرزند رولند روبرت و روت هلن شاو باخ و همچنین از نوادگان یوهان سباستین باخ، آهنگساز بزرگ و مشهور آلمانی بود. او در سال ۱۹۵۵ وارد کالج لانگ بیچ استیت شد که در حال حاضر به عنوان لانگ بیچ، دانشگاه ایالت کالیفرنیا شناخته می‌شود. او از ازدواج با همسر اولش صاحب ۶ فرزند شد و چون اعتقادی به ازدواج نداشت از آن‌ها جدا شد و رهایشان کرد. یکی از ...
دیگر رمان‌های ریچارد باخ
جاناتان مرغ دریایی
جاناتان مرغ دریایی چرا دشوارترین کار در جهان این است که پرنده‌ای را متقاعد کنی‌‌، ‌آزاد است‌‌؟ در این کتاب با روایت داستانی بسیار پندآموز از زندگی یک مرغ دریایی به خواننده این نکته را متذکر می‌شود که برای رسیدن به هدف تنها کوشش است که می‌تواند به شما کمک کند.
گریز از سرزمین امن
گریز از سرزمین امن گریز از سرزمین امن داستان زندگی «ریچارد باخ» است، ولی این اثر با زندگی‌نامه‌های عادی تفاوت بسیاری دارد. باخ از طریق کودکی به نام ”دیکی“ تجربیات، احساسات، خاطرات تلخ و شیرین، شکست‌ها و موفقیت‌های خود را که هر کدام می‌تواند برای خواننده سرگرم کننده و آموزنده باشد بیان می‌کند. دیکی در واقع خودِ نویسنده در نه سالگی است که می‌توان ...
جاناتان مرغ دریایی (با جعبه)
جاناتان مرغ دریایی (با جعبه) زبان فارسی ...
یگانه
یگانه راه زیادی آمده‌ایم نه؟ بیست و پنچ سال پیش، وقتی همدیگر را دیدیم، من خلبان بودم و مسحور پرواز، در پی معانی‌ در ورای ابزار و سرعت. بیست سال پیش در سفرمان به آن طرح زندگی جدید رسیدیم. ده سال پیش منجی عالم را دیدیم، و دریافتیم که او خود ماست. اما من مردی تنها بودم با ذهنی مالامال از فصل‌ها ...
جاناتان مرغ دریایی
جاناتان مرغ دریایی صبح بود. خورشید پهنه دریا را درخشان کرده بود و یک مایل دورتر قایقی هم‌نشین آب شده بود و برای پرندگان آن اطراف، این یعنی صبحانه. هزاران مرغ دریایی که برای تکه‌ای غذا این‌ور و آن‌ور می‌پریدند و با هم درگیر می‌شدند، قشقرقی راه انداخته بودند که نوید روز پر جنب‌وجوش دیگری را می‌داد. اما کمی آن طرف‌تر، دور از ...
مشاهده تمام رمان های ریچارد باخ
مجموعه‌ها