مجموعه داستان خارجی

خانه‌ای در دشت

(Sweet land stories)

بعد، هر چیز سبزی شروع به رنگ باختن و زرد شدن کرد، باران تابستانی رفته بود، باد در علفزار خاک‌های خشک سطح زمین را به صورت گردباد شدیدی درمی‌آورد که مثل امواج دریایی از گرد و خاک بالا و پایین می‌رفت. شب‌ها پنجره‌ها سر و صدا می‌کرد. اولین یخ‌بندان که شد دو تا پسر کوچولو خروسک گرفتند.

ترگمان
9786009201211
۱۳۹۰
۱۸۰ صفحه
۱۱۰۵ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دکتروف ۷ رمان ادگار لورنس دکتروف که بیشتر با نام ای. ال. دکتروف شناخته می‌شود، نویسنده آمریکایی است. او همچنین استاد دانشگاه نیویورک سیتی است. او نویسنده‌ای اجتماعی محسوب می‌شود و از جمله منتقدان جورج بوش رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده آمریکا است. مشهورترین رمان دکتروف، رگتایم نام دارد که توسط نجف دریا بندری به فارسی ترجمه شده است. در ایران دکتروف را با این رمان و نیز با مقدمه‌ای که بر یکی از آثار رضا براهنی نوشت می‌شناسند.
دیگر رمان‌های دکتروف
پیش‌روی
پیش‌روی رمان پیش‌روی که به سال 2005 منتشر شد پس از سال‌ها دوباره نگاه اهل ادبیات را متوجه این نویسنده بزرگ کرد. پیش‌روی برنده جایزه سال انجمن منتقدان کتاب و جایزه پن / فاکنر شد و در لیست نهایی جایزه پولیتزر قرار گرفت. پس از رگتایم، این رمان مهم‌ترین دستاورد ادبی نویسنده‌اش دانسته‌اند.
قصه‌های سرزمین دوست‌داشتنی
قصه‌های سرزمین دوست‌داشتنی وقتی مالوی برگشت پشت میزش در واشنگتن، رفت سراغ پرونده‌هایی که آن‌ها را به خاطر مرگ پسر در رزگاردن گذاشته بود کنار. یکی از آن‌ها کیفر خواست امکان باج‌گیری بود، واقعا سوژه‌ای داغ، اما همین که نشست فکرش هزار راه رفت. دفترش اتاقکی با پارتیشن شیشه‌ای بود. مشرف به دفتر مرکزی بود و میزهای ردیف شده داشت جایی که ...
رگتایم
رگتایم کلمه رگتایم نام نوعی موسیقی است که از ترانه‌های بردگان سیاه‌پوست جنوب آمریکا سرچشمه گرفته است و در آغاز قرن در آمریکا بسیار رایج بود. نویسنده نام رگتایم را به عنوان روح زمانه‌ای که توصیف می‌کند بر رمان خود گذاشته است، و نیز شاید می‌خواهد کیفیت پر ضربان، گسسته و پیوسته و دردآلود داستانی را که درباره آن زمان پرداخته ...
هومر و لنگلی
هومر و لنگلی مهمانان ما چهار روز ماندند. همان اول، کار کردن با هفت‌تیر را به ما آموزش دادند. من نمی‌ترسیدم و لنگلی هم نمی‌ترسید. به قدری عصبانی بود که مطمئن بودم حمام خون راه می‌اندازد. ماسیمو، به دستور پدرش، سعی کرد سیم تلفن را از توی دیوار بیرون بکشد. لنگلی گفت: «بیا، من این کار را برایت می‌کنم، این چیز لعنتی هیچ ...
مشاهده تمام رمان های دکتروف
مجموعه‌ها