مجموعه داستان خارجی

حضور دلپذیر

از هم می‌‌پرسیدند: چرا تو را آوردند. همه گفته بودند. نوبت به من رسیده بود که تعریف کنم. در یک چیز مشترک بودیم که بی‌گناهیم و بی‌خود ما را این‌جا آورده‌اند. وقتی او را دیدم جا خوردم. شده بود یک مشت پوست و استخوان. اهل هیچ فرقه‌ای نبود. به سلامت خودش خیلی اهمیت می‌داد. آب را فوت می‌زد و می‌خورد. اول نشناختمش. نگاهش می‌گفت: مرا نمی‌شناسی؟ من ابراهیم هستم. نگفتم چرا این‌طوری شده‌ای. سرطان او را تکیده کرده بود. پیش من آمده بود که دردش را دوا کنم. گول زبان مرا خورده بود. آخر آدم وقتی نشئه می‌شود طوری وانمود می‌کند که خیلی کارها از دستش برمی‌آید. من هم از همان تیره بودم. در حرف میرپنج بودم، در عمل خانه برپا. برای زندگی سگیم وامانده بودم. گور بابای درآورده‌اش.

روزگار
9789643741471
۱۳۸۸
۸۰ صفحه
۴۵۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مجید دانش آراسته
متن خود 1 کویر است
متن خود 1 کویر است
گنجشک‌ها در بالکن
گنجشک‌ها در بالکن ... من از کوچه‌ای که در محاصره نبود پا به فرار گذاشتم. او دنبالم می‌دوید و تهدید می‌کرد: به خدا شلیک کنم. از شانس من کوچه خلوت بود. علی را دیدم که از طرف مقابل می‌آید. فریاد زد: این مادرسگ وطن‌فروش را بگیر. نگذار فرار کند. علی راهم را سد کرد و دستش را جلو آورد بغلم کند. با مشت ...
از خاک برآمدگان
از خاک برآمدگان کتاب حاضر، دربردارنده مجموعه داستان‌های کوتاه فارسی، با موضوعات مختلف اجتماعی است. عنوان داستان‌ها عبارتند از: «با خودم بودم»، «پرده»، «رقص نور»، «مثل آن‌ها»، «گربه»، «شکاف»، «عینک»، «دام»، «کت»، «شازده کوچولو»، «قافیه‌بندی» و... . در خلاصه داستان «شازده کوچولو» آمده است: «سارا» و «رحمت» زن و شوهری هستند که در پی مشاجره‌ای با هم قهر کرده‌اند. سارا در آرایشگاه کار ...
از هم نپرسیم
از هم نپرسیم کتاب حاضر، دربردارنده مجموعه داستان‌های کوتاه فارسی، با موضوعات مختلف اجتماعی است. عنوان داستان‌ها عبارتند از: «قد یک فندق»، «جام»، «رمز»، «قبرهای عاشق»، «مقوا»، «از هم نپرسیم»، «روی پله»، «علائم»، «ورزشگاه»، «مشکلات تلخ پذیرش» و... . داستان «از هم نپرسیم» ماجرای مردی است که با زحمت فراوان به درجه‌ای از علم می‌رسد. برادرش مجرد است و به سنّ ازدواج رسیده، ...
مشاهده تمام رمان های مجید دانش آراسته
مجموعه‌ها