مجموعه داستان خارجی

بهترین داستان‌های کوتاه (گابریل گارسیا مارکز)

(The best short stories)

گارسیا مارکز از سرزمین خشن کلمبیا برخاسته است. با انتشار 100 سال تنهایی رئالیسم جادویی را که ترکیب خیال و واقعیت است به خوانندگان رمان معرفی کرد. رئالیسم جادویی گارسیا مارکز، که در آن طبیعت دلیل و منطق را به کناری می‌افکند، پیوسته در جهان‌بینی انسانی نویسده قرار دارد.

نگاه
9789643512026
۱۳۹۰
۵۳۶ صفحه
۳۷۰۳ مشاهده
۰ نقل قول
گابریل گارسیا مارکز
صفحه نویسنده گابریل گارسیا مارکز
۸۰ رمان گابریل خوزه گارسیا مارکِز رمان‌نویس، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور است و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می‌کند. او در سال ۱۹۴۱ اولین نوشته‌هایش را در روزنامه‌ای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشتهٔ حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت و همزمان با روزنامه آزادیخواه ال‌اسپکتادور ...
دیگر رمان‌های گابریل گارسیا مارکز
هواپیمای خارغنچه گل سرخ
هواپیمای خارغنچه گل سرخ کشور از پوسترهای بزرگ و سرخ انباشته شده و روی آن‌ها نوشته‌اند «تورباری، رئیس جمهور لیبرال بعدی». کسی که خواندن بلد باشد درمی‌یابد که قبل از دکتر تورباری اشخاص زیادی که لیبرال نیستند می‌توانند رئیس جمهور شوند. این دورنمای ناخواسته، نمونه خوبی است برای بسیاری از موارد لعن و نفرین که در هنر نویسندگی کمین کرده است، تا هنگامی که ...
100 سال تنهایی
100 سال تنهایی صد سال تنهایی رمانی پر قدرت از نویسنده‌ای بزرگ در عصر حاضر است و شاهکاری از تصورات ملموس. بزرگترین و مهمترین کار گارسیا مارکز که شهرت جهانی را برای او به ارمغان آورد، همین کتاب صد سال تنهایی است. این کتاب (زندگینامه خانواده مارکز) واقعه‌ای بود که در سال 1967 ادبیات کلاسیک جهان را تکان داد و به قولی ناتالی ...
20 داستان کوتاه
20 داستان کوتاه سفر سختی بود. همه این مدت در این فکر بودم که در دنیا، هیچ‌چیز دلرباتر از یک زن جذاب نیست؛ ترس که برایم ممکن نبود حتی برای یک لحظه هم که شده، خود را از سحر و جادوی آن مخلوق افسانه‌ای که پشت به من خوابیده بود، رها کنم. میهماندار اول، بلافاصله پس از بلند شدن هواپیما، ناپدید شد و ...
از عشق و شیاطین دیگر
از عشق و شیاطین دیگر روز بعد وقتی نگهبان به خاطر عدم حضور مارتینا در سلول، فریاد زنان او را بیدار کرد، تازه به مفهوم حرف‌های شب قبل او پی برد. آن‌ها معبد را به دقت گشتند ولی اثری از مارتینا نیافتند. تنها خبر یک ورقه کاغذ دست‌نویس محترمانه بود که سییرواماریا زیر بالش خود پیدا کرد: «من روزانه 3 بار برای شما دعا خواهم ...
ساعت شوم
ساعت شوم پلیسی که پشت در را گرفته بود، در را باز کرد. تفنگش را قراول رفت و سوت کشید. 2 پلیس به طرف مهتابی دویدند و چندین تیر هوایی شلیک کردند. مردم دو طرف خیابان پراکنده شدند. در این وقت زنی شیون‌کنان از گوشه‌ای پیدا شد. شهردار مادر پپه آمادور را شناخت. با یک جست وارد قرارگاه شد. و از روی ...
مشاهده تمام رمان های گابریل گارسیا مارکز
مجموعه‌ها