رمان خارجی

وقفه در مرگ

مرگ نمی‌تواند ظالم باشد، زیرا آنچه انجام می‌دهد، دست کم از منظر خودش اصلا ظالمانه نیست. از سوی دیگر، پس از چند ماه اعتصاب و وقفه در انجام وظیفه، دیگر انتظار ندارید که گوش‌هایش اعتراضی بشنوند و چشم‌هایش شاهد نگرانی مردم باشد. تا کنون پیش نیامده کسی که قرار بوده بمیرد، نمیرد، اما گویا در یک لحظه همه چیز تغییر کرده بود، یعنی مدرکی در دست مرگ بود که نشان می‌داد دست کم در مورد یک نفر، تقدیر مانند همیشه عمل نمی‌کند. و اکنون موجودی که یونیفورم تاریخی خود، یعنی کفن سیاه مشهور خود را بر تن و کلاه بر سر و داسی بلند در دست داشت، روی صندلی نشسته بود و همان‌طور که با انگشت‌های استخوانی خود بر میز ضربه می‌زد، به اتفاقی می‌اندیشید که نمی‌توانست پاسخی برای وقوع آن پیدا کند...

رادمهر
9789648673807
۱۳۹۰
۲۴۸ صفحه
۳۰۴۴ مشاهده
۰ نقل قول
ژوزه ساراماگو
صفحه نویسنده ژوزه ساراماگو
۳۹ رمان ژوزه ساراماگو نویسندهٔ پرتغالی برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸ میلادی است.ساراماگو در دهکده‌ای کوچک در شمال لیسبون در خانواده‌ای کشاورز به دنیا آمد، او دو سال بعد به همراه خانواده به لیسبون رفت و تحصیلات دبیرستانی خود را برای امرار معاش نیمه تمام گذاشت و به شغل‌های مختلفی نظیر آهنگری، مکانیکی و کارگری روزمزدی پرداخت. پس از مدتی نیز به مترجمی و نویسندگی در روزنامه ارگان حزب کمونیست پرتغال مشغول شد. اگرچه اولین رمان او به نام کشورگناه ...
دیگر رمان‌های ژوزه ساراماگو
کوری
کوری انتقاد ژوزه ساراماگو در این رمان از نشناختن آدم‌ها نسبت به وجوه خود و قدرت تعقل و توانایی‌های درونی خودشان است. کوری‌ای که در این رمان شیوع پیدا می‌کند و در مدت کمی گریبانگیر تمام اقشار جامعه می‌شود برخلاف بیماری کوری، یک مرض نامتعارف است. کورهای این رمان به جای آن‌که در یک تاریکی مطلق غرق شوند، در یک سفیدی ...
خاطرات کودکی
خاطرات کودکی بگذار کودک درونت تو را با خود ببرد. ... بی‌آنکه بدانم چطور، من فقط می‌دانستم در صفحات ناخوانای سرنوشت و در کوره‌راه‌های تاریک حوادث نوشته بودند که باید برای کامل کردن تولدم به آزیناگا برگردم.
داستان جزیره ناشناخته
داستان جزیره ناشناخته «چه کسی به تو گفته است، پادشاه، که هیچ جزیره ناشناخته‌ای باقی نمانده است، همه آن‌ها روی نقشه‌ها هستند، روی نقشه‌ها فقط جزیره‌های شناخته شده هستند، و کدام جزیره ناشناخته است که تو جویای آنی، اگر می‌توانستم به تو بگویم، آن وقت ناشناخته نبود، شاه پرسید جدی‌تر این‌بار، از که شنیدی که درباره آن سخن بگوید، از هیچ‌کس، در این ...
خرده خاطرات
خرده خاطرات خرده خاطرات حکایت زندگی من و توست. با خواندن این خاطرات درمی‌یابیم که زندگی همه ما کم و بیش یک جور است. شیطنت‌های دوران کودکی، عاشقی، و عشق‌های نافرجام نوجوانی و پا گذاشتن به دوران منطق و حسابگری. خرده خاطرات حکایت خودنوشت و حدیث نفسی از خاطرات روزگار کودکی نویسنده‌ای‌ست که جهان را تکان داد. ساراماگو در این کتاب به ...
کوری
کوری چراغ راهنما زرد شد. دو تا از ماشین‌های جلویی قبل از قرمز شدن چراغ سرعت گرفتند و رفتند. آن‌گاه علامت مرد سبز رنگ داخل چراغ گذرگاه عابر پیاده روشن شد. افراد منتظر پا روی خط‌های سپید کشیده شده بر سطح سیاه و آسفالت شده خیابان گذاشتند تا از آن عبور کنند. شاید نامش گذرگاه عابر پیاده بود اما به نظر ...
مشاهده تمام رمان های ژوزه ساراماگو
مجموعه‌ها