رمان ایرانی

کوه شیشه‌ای

شادان
9789646701656
۱۳۸۶
۳۴۴ صفحه
۲۳۶۰ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مریم جعفری
آشیانی از حریر
آشیانی از حریر پروانه عزیزم نمی‌دانم وقتی که نامه‌ام به دستت می‌رسد در چه اوضاع و شرایطی هستی اما خوب می‌دانم و مطمئنم که مرا به واسطه ندادن پاسخ به نامه‌هایت می‌بخشی زیرا نمی‌دانم تصور کنم کسی که با صبوری بی‌‌حد در تمام طول این سال‌ها بی‌آنکه پاسخی دریافت کند برایم نامه می‌داده فرد بی‌گذشت و نامهربانی باشد. راستش باید به حقیقتی اعتراف ...
مستانه عشق
مستانه عشق مستانه عشق داستان تو نیست... بلکه منظرگاهی است به زندگی بسیاری از مردمان این دیار. پس نجوای دلنشین صدایت را برایم بگو به امید آن روز که بازیگران این قصه زیبایی را با مهربانی یکی بدانند.
عشق شیوا
عشق شیوا
سال‌های بی‌کسی
سال‌های بی‌کسی از بالای درخت تنومند گیلاس که تازه به شکوفه نشسته بود به مادرم می‌نگریستم. داشت تلاش می‌کرد مرا متقاعد کند هر چه زودتر از درخت پایین بیایم. مادر در حال کندن گونه‌اش در حالی که به بالا نگاه می‌کرد و دستش را در برابر نور خورشید جلوی صورتش گرفته بود گفت: این اداها برای چیه؟ برای اینه که حرفتو به کرسی ...
زنجیر عشق
زنجیر عشق به تو که گفته بودم بی‌خود دل خوش نکن. او به تنها کسی که نمی‌اندیشد تویی. او تو را مسخره می‌کند. اصلا چرا باید به تو فکر کند؟ چرا باید به تو اهمیت دهد؟ آن جوان با سبد گلی به اینجا آمد و گفت اسیر دل شده،‌ اسیر او. خداوندا حتما از او امیدواری دیده که به اینجا آمده. حتما...
مشاهده تمام رمان های مریم جعفری
مجموعه‌ها