تنها با تو
من نادر رفیعی هستم، با اینکه میدانم الان زمان مناسبی برای مطرح کردن این موضوع نیست ولی همین حالا دختر شما را رسما خواستگاری میکنم. خواهش میکنم به دختر سنگدل خود بگویید مرا ببخشد وگرنه آنقدر در این گورستان سرد مینشینم تا با یاد عشق او در کنار مزار پدرش بمیرم.
بیبازگشت
ترانههای نیمه شب
آشیانی از حریر
پروانه عزیزم نمیدانم وقتی که نامهام به دستت میرسد در چه اوضاع و شرایطی هستی اما خوب میدانم و مطمئنم که مرا به واسطه ندادن پاسخ به نامههایت میبخشی زیرا نمیدانم تصور کنم کسی که با صبوری بیحد در تمام طول این سالها بیآنکه پاسخی دریافت کند برایم نامه میداده فرد بیگذشت و نامهربانی باشد. راستش باید به حقیقتی اعتراف ...
زنجیر عشق
به تو که گفته بودم بیخود دل خوش نکن. او به تنها کسی که نمیاندیشد تویی. او تو را مسخره میکند. اصلا چرا باید به تو فکر کند؟ چرا باید به تو اهمیت دهد؟ آن جوان با سبد گلی به اینجا آمد و گفت اسیر دل شده، اسیر او. خداوندا حتما از او امیدواری دیده که به اینجا آمده. حتما...