رمان ایرانی

یادش به خیر نازلی

البرز
9789644424694
۱۳۸۶
۵۲۰ صفحه
۱۵۱۴ مشاهده
۰ نقل قول
نیلوفر لاری
صفحه نویسنده نیلوفر لاری
۳۱ رمان نویسنده 30 رمان ازجمله: کسی پشت سرم آب نریخت/ یادش بخیرنازلی/ دوآتیشه/ ازلج تو/ یکی رادوست می دارم/ قرارنبود
دیگر رمان‌های نیلوفر لاری
گرشاسام و قهرمانان جاوید
گرشاسام و قهرمانان جاوید گرشا با ترس و اضطراب نگاه کرد و مثل همه دید که چطور راه ورودی در چشم بر هم‌زدنی در هم فرو ریخت و تبدیل به گودالی عمیق و مرگ‌بار شد که حریصانه چشم‌به‌راه لغزش آن‌ها بود تا یکی‌یکی در آغوش سرد و تاریک و نیستی‌بخش خود بگیردشان و نابودشان کند.
بهار من باش
بهار من باش ببین چه ساده یخ زد تو قلب خسته امید نگو فریاد عشق رو کی از حنجره دزدید طلوعی در میون نیست ندید آفتاب مرد تو این گستره غم گل زندگی پژمرد...
چله‌نشین عشق (مینا و پلنگ عاشق)
چله‌نشین عشق (مینا و پلنگ عاشق)
تقدیر این بود که
تقدیر این بود که باد سردی وزیدن گرفت و چند برگ زرد پاییزی روی قبرها را پوشاند. همراه با صدای کلاغ‌ها که از دور شنیده می‌شد قلب‌هامان با تپش سوزناکی مرثیه‌سرایی می‌کرد، مرثیه‌ای غمگین برای مرگ مادر.
دنیای من ریحان
دنیای من ریحان اگر یکم زودتر جنبیده بودم طبقه بالا هم مال خودمون می‌شد. از روزی که با خبر شدیم دیگر ویلای دوطبقه‌ای که در آن ساکن هستیم به فروش رفته است این جمله را بیش از صد مرتبه از او و پدر شنیده بودم.
مشاهده تمام رمان های نیلوفر لاری
مجموعه‌ها