چیزهایی میبینیم، تصاویری که پیدا میشوند، محو میشوند و گاه در ذهنمان نقش میبندند. مثل سفر با اتوبوس در میان خواب و بیداری. آنچه مهم است در بطن تصاویر نیست، در میان سرنخهای گذراست. توجه به این سرنخها اساس کار این کتاب است و این " زندگی نو" را به شعر که عالم احساس است نزدیک کرده است. تاویل جهان در نظرگاه این کتاب تغزلی است. نظرگاهی که امکان حرف زدن آزادانه را دربارة عناصر اساسی زندگی یعنی مرگ، تقدیر یا تصادف، بودن، عشق، عدم خوشبختی، شهروندی درجه دوم، لهشدگی و دلشکستگی مهیا میکند. در " زندگی نو" آنچه مهم است نه رازهای زندگی، که مردمانند ـ قهرمانانی که گرداگرد این رازها میگردند و هستی را تاویل میکنند. زندگی این قهرمانان را کتابی رقم میزند که بود و نبودش در هالة ابهام است. کتابی که شرق را نه سرزمین افسانهای عشق و راستی، که جهانی آشنا با خشونت و بیهودگی معنا میکند.