رمان ایرانی

سپیده‌دم انتظار

گلین خاتون به بوته‌های گل سرخ در باغچه کوچک خانه چشم دوخت. چه آرزوهایی را درست زیر همین بوته‌ها چال کرده بود. اتاق‌ها پر از بوی نفس‌های جوانی‌اش بود. چه سال‌هایی که در همین خانه و در همین اتاق جوانی می‌کرد و شور و اشتیاق عشق، لبخند زندگی را بر روی لبانش می‌نشاند.

فروغ قلم
9789649218212
۱۳۸۷
۳۲۰ صفحه
۱۲۴۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های فریده رهنما
با ثریا تا ثریا
با ثریا تا ثریا
1 بار دیگر با احساس
1 بار دیگر با احساس «حتی اگر زبان عشق را به دو نیم کنی، تا لال شود، نگاه گویاتر و رساتر از آن، با فریادهایش، ماهیت آن را آشکار خواهد ساخت.» «اشک‌هایم به روی لبانم نشست و به همراه آن خندید.» «پس هنوز دوستم دارد و نتوانسته پا به روی احساس خود بگذارد و مهرم را از دل بیرون کند.»
با تو هستم تا همیشه
با تو هستم تا همیشه به جای پاسخ سلامم، نگاه یخ‌زده و منجمدش را به صورتم دوخت و هیچ نگفت. هزاران حرف ناگفته، هزاران سوال بی‌جواب بر لبانم یخ زد و خشکید. داشت در پیچ خیابان ناپدید می‌شد. دیگر دلم طاقت نیاورد که این فرصت پیش آمده را از دست بدهم. فریادهایی که ظرف دو سال گذشته، از وجودم برمی‌خاست و قبل از اوج در ...
طرلان
طرلان شش سال بود که داشت زجر می‌کشید، خودش را شکنجه می‌کرد. هر شب مشت محکمی به روی خواسته‌های دلش که فریاد زنان خورشید را از او طلب می‌کرد می‌کوفت و صدایش در نمی‌آمد. برای اینکه نمی‌خواست شاهد بر هم شکستن باورها و غروب خورشیدش باشد و اکنون با ناباوری داور را می‌دید که از گرد راه نرسیده می‌خواهد رازی را ...
سهم من از زلال باران
سهم من از زلال باران این یک اتفاق بود، اتفاقی ناخواسته که دیگر نمی‌شد جلویش را گرفت نه برخورد لحظه‌ای و نه گذری. می‌خواست ماندنی شود. عشق نقطه تسلیم است نقطه ای که دستهایت را بالا می‌بری و در مقابل طپش‌های تند قلبت تسلیم می‌شوی. آیا من به این نقطه رسیده بودم...؟
مشاهده تمام رمان های فریده رهنما
مجموعه‌ها