رمان ایرانی

مرا دوباره بخوان

احساس بی حسی و بی وزنی وجودم را فراگرفت. نه قلبم با تپش‌های تند صدایش می‌زد و نه شور و شوقی از خود نشان می‌داد . درخت نیمه عریان آرزوهایم آخرین تکان را به خود داد تا چند برگ زرد و خشک باقی مانده بر روی شاخه‌هایش نیز فرو ریزند و در بیداد زمان لگدمال شوند.

فروغ قلم
9789642846047
۱۳۸۹
۵۳۲ صفحه
۱۸۱۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های فریده رهنما
افسانه دل
افسانه دل
با ثریا تا ثریا
با ثریا تا ثریا
برنج تلخ
برنج تلخ
فردا چکاوکی می‌خواند
فردا چکاوکی می‌خواند هر دو از دیدن هم یکه خوردند و هر دو حرکت قلب‌شان را که درون سینه به تلاطم افتاد، حس کردند. آرزوی قلبی‌شان در لحظه‌ای برآورده می‌شد که انتظارش را نداشتند زبان نگاه گویا بود و زبان بیان قاصر. با وجود این که هنوز خودشان به باور احساس‌شان به هم نرسیده بودند، قلب‌شان همراه با رگ و پی وجودشان، آن را باور ...
نگین محبت
نگین محبت
مشاهده تمام رمان های فریده رهنما
مجموعه‌ها