رمان خارجی

خیابان بوتیک‌های خاموش

(Rue des boutiques obscures)

پاتریک مودیانو یکی از بهترین و خلاق‌ترین نویسندگان زنده‌ی فرانسه است بی شک تاثیر بسزایی بر نویسندگان جوان گذاشته است. جی ام جی لوکلزیو، برنده‌ نوبل ادبی 2008 داستانی از جست‌و‌جوی حقیقت و گذشته‌ی کارآگاهی حافظه‌باخته که همانند همه‌ی شخصیت‌های ضد قهرمان داستان‌های مودیانو، سهمی از گذشته دارد که به بویی از امروز آغشته است.

افراز
9789642430086
۱۳۸۸
۲۴۸ صفحه
۱۷۰۵ مشاهده
۰ نقل قول
پاتریک مدیانو
صفحه نویسنده پاتریک مدیانو
۲۴ رمان Patrick Modiano is a French language novelist.

He is a winner of the Grand prix du roman de l'Académie française in 1972 and the Prix Goncourt in 1978 for his novel Rue des boutiques obscures.

Modiano's parents met in occupied Paris during World War II and began their relationship in semi-clandestinity. Modiano's childhood took place in a unique atmosphere: between the absence of his father -- of which he heard many troubled stories -- and his mother's frequent ...
دیگر رمان‌های پاتریک مدیانو
پرسه‌های شبانه
پرسه‌های شبانه جنگل، خیابان‌های خالی، ساختمان‌های تیره. پنجره‌ای روشن که شما را به فکر وا می‌دارد شاید در یک زندگی دیگر فراموش کرده‌اید لامپی را خاموش کنید، شاید هم کسی هنوز منتظر شماست. تو جایی همین نزدیکی‌ها خودت را مخفی کرده‌ای اما به چه نامی؟ من آن خیابان را پیدا خواهم کرد. ولی، روزها می‌گذرند، زمان می‌گذرد و من هر بار به ...
تا در محله گم نشوی
تا در محله گم نشوی برای اینکه در محله گم نشوی تکه‌ای از پازل مودیانو است. هر رمان تازه مودیانو 1 اتفاق است. نه تنها به خاطر وجهه ادبی نویسنده‌اش، بلکه آثار او پازلی است که هر تکه‌ آن شبیه تکه دیگری است ولی در عین حال تکه‌ها با هم ممزوج نمی‌شوند و می‌گذارند تا خواننده کم‌به کم تابلوی درونی نویسنده را حدس بزند. ...
ماه عسل
ماه عسل چشمم به تکه روزنامه‌ کهنه‌ای افتاد. تاریخش به زمستانی بر می‌گشت که اینگرید با ریگو آشنا شده بود. آن را اینگرید به من داده بود، آخرین باری که دیدمش. موقع خوردن شام شروع کرد به حرف زدن درباره‌ آن روزها. از ساکش یک کیف پول پوست تمساح درآورد و از داخل کیف پول، تکه روزنامه را که با دقت تا ...
تا در محله گم نشوی
تا در محله گم نشوی در شهر بزرگ می‌توانید گم بشوید، می‌توانید غیب شوید، حتی می‌توانید هویت خود را تغییر بدهید و زندگی تازه‌ای را شروع کنید. می‌توانید به سراغ یکی از دفترهای قدیمی راهنمای تلفن شهر بروید و تصادفا زیر یک اسم و آدرس و شماره تلفن خط بکشید و بعد تخیل کنید که زندگی این ناشناس چگونه بوده است. یکی از دو نشانی ...
سیرکی که می‌گذرد
سیرکی که می‌گذرد در میدان شاتله می‌خواست سوار مترو شود. درست زمان شلوغی مترو بود. نزدیک در خروجی واگن، چسبیده به هم ایستاده بودیم. در هر ایستگاه مسافران تازه دوباره سوار می‌شدیم. سرش را روی شانه‌ام گذاشت و با لبخندی گفت: «هیچ‌کس تو این شلوغی نمی‌تواند پیدای‌مان کند.» در ایستگاه گاردونور با موج مسافرانی همراه شده بودیم که طرف قطارهای حومه شهر سرازیر می‌شدند. ...
مشاهده تمام رمان های پاتریک مدیانو
مجموعه‌ها