رمان نوجوان

آه ای سرزمین محبوب من

(Catherine certitude)

پدر معمولا شب‌ها کار می‌کرد. اغلب اوقات من از صدای رفت و آمد کامیون‌ها که نزدیک مغازه پارک می‌کردند و موتورشان را خاموش نمی‌کردند بیدار می‌شدم. از پنجره اتاق خوابم می‌دیدم که عده‌ای داخل مغازه می‌شوند و بسته‌ها و صندوقچه‌ها را از مغازه می‌برند. پدر و آقای کاستراد هم در پیاده‌رو می‌ایستادند و به کار آن‌ها نظارت می‌کردند. پدر هم دفتری در دستش داشت که در موقع بار زدن و یا تخلیه بار کامیون‌ها، یادداشت بر می‌داشت...

رویا خویی
نظر
9786001520358
۱۳۹۲
۹۶ صفحه
۸۸۷ مشاهده
۰ نقل قول
پاتریک مدیانو
صفحه نویسنده پاتریک مدیانو
۲۴ رمان Patrick Modiano is a French language novelist.

He is a winner of the Grand prix du roman de l'Académie française in 1972 and the Prix Goncourt in 1978 for his novel Rue des boutiques obscures.

Modiano's parents met in occupied Paris during World War II and began their relationship in semi-clandestinity. Modiano's childhood took place in a unique atmosphere: between the absence of his father -- of which he heard many troubled stories -- and his mother's frequent ...
دیگر رمان‌های پاتریک مدیانو
بی‌راه
بی‌راه راوی داستان مرد جوانی است که تصمیم می‌گیرد پس از سال‌ها به جستجوی پدر خود بپردازد. این جستجو او را به سال‌های بسیار دور و گذشته می‌برد که مقارت با دوران جنگ جهانی دوم و سال‌های پس از آن است. سال‌هایی که جوان جستجوگر داستان بیراه در فضایی وهم آلود، گذشته و آینده را در هم می‌آمیزد. جستجوی پدر، راوی ...
برای این‌که در محله گم نشوی
برای این‌که در محله گم نشوی شخصیت اصلی داستان ژان دراگان نویسنده‌ای حدودا شصت ساله که در تنهایی به‌سر می‌برد و از ترس رویارویی با اندوهی که آمیخته با گذشته‌اش است از پرداختن و فکر کردن به آن زمان‌ها اجتناب می‌کند. مدت‌هاست که دیگر تلفن او زنگ نمی‌خورد. دیگر چندان هم نمی‌نویسد. تنها کتاب تاریخ طبیعی نویسنده‌ای به‌نام بوفن را می‌خواند. کتاب جدید مودیانو با «تقریبا ...
ویلای دلگیر
ویلای دلگیر یک تابستان دهه شصت . یکی از شهرسان‌های فرانسه، کنار دریاچه، نزدیک سویس. ویکتور کمارا، راوی داستان، پسر 18 ساله و بی‌ملیتی است که به خاطر مبارزه با ترس و ناامنی و تهدیدی که پیرامونش حس می‌کند، در این شهر آب گرم مخفی می‌شود و آن‌جا با شخصیت‌های مرموزی آشنا می‌شود.
سیرکی که می‌گذرد
سیرکی که می‌گذرد در میدان شاتله می‌خواست سوار مترو شود. درست زمان شلوغی مترو بود. نزدیک در خروجی واگن، چسبیده به هم ایستاده بودیم. در هر ایستگاه مسافران تازه دوباره سوار می‌شدیم. سرش را روی شانه‌ام گذاشت و با لبخندی گفت: «هیچ‌کس تو این شلوغی نمی‌تواند پیدای‌مان کند.» در ایستگاه گاردونور با موج مسافرانی همراه شده بودیم که طرف قطارهای حومه شهر سرازیر می‌شدند. ...
مرا نگین کوچولو می‌نامیدند
مرا نگین کوچولو می‌نامیدند بر شخصیت‌های آثار مدیانو بی‌قراری و احساس ناامنی حاکم است. آن‌ها از هیچ‌چیز مطمئن نیستند، نه از گذشته‌شان، نه از حافظه‌شان، نه از احساسات‌شان و نه از زندگی‌ای که تجربه می‌کنند. چون زبانه‌های آتش‌اند، هر طور که بشود، ادامه حیات می‌دهند. شخصیت‌های او ساده، معمولی، خوابگرد، ماجراجو و به شدت تاثرآورند. آثار او بین رمانتیسم و سری نوار، بین آثار ...
مشاهده تمام رمان های پاتریک مدیانو
مجموعه‌ها