گفتن در عین نگفتن
گاهی نیمشب، به رسم دیرین، میروم توی باغ. سن و سال قدم زدن در تاریکی برام خطرناک است، اما این تاریکی از ظلمتی رعبانگیز که بر رویای هر شبهام فرو میافتد سیاهتر نیست. راه میروم و جایی در راه حس میکنم مادرم دنبالم میآید، نگران. صدای پایی نمیشنوم، اما دلم میگوید پیجوی من و مواظب من است.
هیچ قت برنگشتهام تا ...
یادداشتهای آدم پرمدعا
خطری که آدم پرمدعا را تهدید میکند این است که اگر حجم «ادعا» را از او کم کنیم جز طرحی از پوست چروکیده باقی نخواهد ماند.
به قول مردم گفتنی (چند و چونی خندستانی)
ادبیات مردمی بخش مهمی از فرهنگ شفاهی هر ملتی است که حامل آرزوها، انتقادها و رابطههای تلخ و شیرین و شور افراد یک جامعه است.
ادبیات شفاهی شامل قصهها، متلها و متلکها، ضربالمثلها و تمثیلها، لطیفهها و هجویهها، تکیهکلامها، زبانهای مخفی و اصطلاحات عوامانه هر دوره است. اضافه میشود به این بخش: انواع فحشها و نفرینها، دعاها و تعاریفها، سرودها ...
آقای ذوزنقه
حسن در پایتخت زندگی میکند؛ اول پای دیوار میخوابید؛ بعد روی چرخ دستی میخوابید؛ بعد توی دکان؛ بعد ازدواج کرد و در اتاق خوابید؛ اما تا فرصت پیدا میکند جایش را در هوای آزاد میاندازد. وقتی حسن قصه زندگیش را میگوید، بچهها میگویند ما هم میخواهیم پای دیوار بخوابیم. مادرشان نان و چای آنها را میدهد و میخواباندشان. زن عصبانی ...
بغل کردن دنیا (طنز نگاره)
فروردین: خوشبختی بزرگی در نزدیکی شماست، آن را به خوبی نمیبینید، چون کورید، یا عقل درست و حسابی ندارید، کافیست نگاهی به اطراف خود در بانک بیاندازید، توی این شغل سادهترین کار اختلاسست، کافیست بتوانید حسابسازی کنید. اگر تنهایی جرئت ندارید باند تشکیل بدهید، با خودتان روراست باشید، از ته دل پول پرست هستید، خب چه عیبی دارد؟ متولدین این ...